ایکاردی با 55 میلیون پوند در راه منچستریونایتد (sm118)
نمایش نسخه قابل چاپ
ایکاردی با 55 میلیون پوند در راه منچستریونایتد (sm118)
آهنگ ساز موسیقی سنتی
فقط و فقط پورناظری های عزیز
بقیه کشک به حساب میان
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
آلبوم ني نوا و بي تو به سر نمي شود و زمستان است ... حسين عليزاده و شب سكوت كوير كيهان كلهر رو گوش كن ديگه پورناظري ها رو تخمت حساب ميكنينقل قول:
نوشته اصلی توسط MrCrow [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چشم همشهری (sm10)نقل قول:
نوشته اصلی توسط !..:: joker ::..! [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نظرمو گفتم
هر کس سلبقه ی خاص خودش رو داره
قصدم توهين نبود (sm59)نقل قول:
نوشته اصلی توسط MrCrow [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm127)نقل قول:
نوشته اصلی توسط !..:: joker ::..! [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
از من اکنون تمع صبر و دل و هوش مدار
کن تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند
موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد
بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم
شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد
زیر بارند درختان که تعلق دارند
ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد
مطرب از گفته ی حافظ غزلی نغز بخوان
تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد
خلاصه داستان فیلم غریبانه : مرد جوانی به نام بزرگ با خواهرش و شوهرخواهرش زندگی می کند. یک روز یوسف، شوهر خواهر بزرگ که در یک نمایشگاه اتومبیل مشغول است، از او می خواهد که ماشین گران قیمت خانم دکتر ثابتی را به او تحویل دهد. اما بزرگ ماشین را تصادف کرده تحویل می دهد و یوسف مجبور می شود برای پرداخت خسارت چند چک به خانم دکتر بدهد. بزرگ مکرراً نزد خانم دکتر می رود تا رضایتش را بگیرد و به جای یوسف او خسارت بدهد، اما خانم دکتر به بزرگ پیشنهاد می کند که در مقابل چک های یوسف او باید برای چند ماه همسرش بشود. بزرگ ناچاراً قبول می کند و با خانم دکتر ازدواج صوری انجام می دهند و بزرگ بعد از عقد در مسافرخانه ای ساکن می شود و خانم دکتر ثابتی بعد از ازدواج به بزرگ می گوید که برای راحت ویزا گرفتن مجبور به این ازدواج شده است. از طرفی پروین دوست خانم دکتر ثابتی به او اطلاع می دهد که بزرگ به بیماری سختی مبتلا شده. دکتر ثابتی از بزرگ درخواست می کند که بیماری اش را درمان کند، اما با مراجعه پزشکان مختلف می فهمند که کاری از عهده ی آنان ساخته نیست و بزرگ از دنیا می رود و خانم دکتر تازه می فهمد که عاشق بزرگ بوده، اما در هر صورت باید به سفر برود
اين چه خلاصه اي بود. كل فيلم رو تعريف كرد (sm2)
(sm2)جان من پس چی بودنقل قول:
نوشته اصلی توسط !..:: joker ::..! [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]