(sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Milik [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نمایش نسخه قابل چاپ
(sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Milik [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm74)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Milik [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نخند (sm70)نقل قول:
نوشته اصلی توسط R A S O O L [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نگفتی داری میری یا داری میای؟(sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط HADIS [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
گریه کنم؟ (sm81)
حیف از این عمر که بی مادر گذشت ...
دارم میاااام (sm79)(sm79)(sm79)نقل قول:
نوشته اصلی توسط R A S O O L [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بوی وطن میاد (sm79)(sm79)
دارم میاااام (sm79)(sm79)(sm79)نقل قول:
نوشته اصلی توسط R A S O O L [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بوی وطن میاد (sm79)(sm79)
(sm59) به به آمد بهار جان هانقل قول:
نوشته اصلی توسط HADIS [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چند روز هستی ایشالله؟
روزها فکر من اینست و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم
مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا
یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم
...
(sm50)(sm27)
امشب هوس کردم برايت چيز بنويسم
با سينهای از خون دل لبريز بنويسم
شايد تو از من انتظاری سبزتر داری
امّا فقط خوش دارم از پاييز بنويسم
میخواهم از بیمصرفی، تکرار، خودرويی
از بوتههای هرزهی جاليز بنويسم
تا خون قلبت را کفِ دستم بياشامم
اصرار دارم با بيانی تيز بنويسم
تاريک گفتن پيشازاينها مستحبّی بود
اينبار واجب شد که يأسانگيز بنويسم
شايد بدانی لحظههای سرخ يعنی چه؟
تصميم دارم از شقايق نيز بنويسم
بايد فقط محض رضای خاطر فرهاد
از يک عدد شيرين بیپرويز بنويسم
فردا چه خواهم کرد؟ باور کن نمیدانم
امشب که میخواهم برايت چيز بنويسم
علیاکبر ياغیتبار