چن روز دیگه ماه رمضون شروع میشه میدونم خیلی سخته،ولی به این فک کنید که 3سال دیگه دقیقا همچین موقعهایی ماه رمضون تموم شده،نیمه پر لیوان ببنید
نمایش نسخه قابل چاپ
چن روز دیگه ماه رمضون شروع میشه میدونم خیلی سخته،ولی به این فک کنید که 3سال دیگه دقیقا همچین موقعهایی ماه رمضون تموم شده،نیمه پر لیوان ببنید
امید میتونه بیاد جایزه ی قشنگترین دروغ رو از من بگیره . . .نقل قول:
نوشته اصلی توسط OVER LORD [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
البته اگه روش بشه بیاد ؛ اگه روش بشه . . .
ﻫﺮ ۵ ﺗﺎ ﺩﻭﺳﺖ دخترم ﻋﻘﯿﺪﻩ ﺩﺍﺭﻥ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ
ﺑﻬﺸﻮﻥ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ!
ﺑﺪ ﺯﻣﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﺷﺪﻩ، ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﻫﺎ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺘﻪ
ملتی که هایده و ابی دارد، نه از تقلب و کودتا می ترسد، نه از تحریم و جنگ، نه از داعش و اسراییل. ملتی که هایده دارد، تحمل همه چیز را دارد.
پسره پست گذاشته که يه دختري ميخوام که براش پول و تيپ و قيافه و ماشين و هيکل اهميتي نداشته باشه..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
من برادرانه بهش''جــ.ـق''رو پيشنهاد ميکنم!
توی دهات ما وقتی مثلا یکی رو «علی» صدا میکنن، احتمال اینکه اسم طرف توی شناسنامه هم علی باشه فقط ۲۳ درصده
دیروز رفتم طالبی بگیرم دیدم همش ریزه..
به میوه فروش گفتم
اقا اینا که همش شصت و پنجه، هشتادو پنجشو نداری .
.
.
.
.
.
بعددیدم زنا که اونجا بودن همه لبخند به لب نازک نگاهم می کردن
.
.
.
یکیشم که داشت می رفت بیرون گفت خیلی باسلیقه ای
ﺑﭽﻪ ﺗﺨﺴﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ: ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺳﻮﺯﻥ ﺣﺎﻣﻠﺖ ﻣﯿﮑﻨﻤﺎ!
ﻣﺎﻣﺎﻧﺶ ﻣﯿﮕﻪ: ﭼﻄﻮﺭﯼ ﺗﻮﻟﻪ ﺳﮓ؟ !
ﻣﯿﮕﻪ: ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﻫﻤﻪﮐــ.ﺎﻧﺪﻭﻣﺎﯼﺑﺎﺑﺎ ﺭﻭ ﺳﻮﺭﺍﺥ ﮐﺮﺩﻡ
ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ
غمگینم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مثل دختری که مادرش همه ی خیارها رو سالاد درست کرده
بعد از ظهر از زور گرما عرق ریزون از خواب بیدار شدم میرم تو حال میبینم بابام دراز کشیده پنکه رو روشن کرده و سرشو به طور ثابت گذاشته رو درجه آخر مقابل خودش ،میگم پدر من آخه این چه وضشه؟ :| چرا کولرو روشن نکردی پختم از گرما؟ میگه دیدم عرق کرده بودی ترسیدم سرما بخوری زیر کولر :|
قراره اسکار دلسوز ترین بابیه دنیارو بگیره