از تیم احمدی نژاد فقط مونده اون میوه فروشی بخت برگشته تو نارمک که گوجه رو ارزون میداد
دستگیر بشه
نمایش نسخه قابل چاپ
از تیم احمدی نژاد فقط مونده اون میوه فروشی بخت برگشته تو نارمک که گوجه رو ارزون میداد
دستگیر بشه
یه دوست دختر هم داشتم، حتی اگه میرفتم دستشویی و یکم طولش میدادم حسودیش میشد و میگفت:
تو عنتو بیشتر از من دوس داری… بای
دیشب که نمیدانستم برای کدامیک از دردهایم گریه کنم کلی اتک زدم
صادق هدایت در حال کلش بازی
خوشگل ندیدید خدایی من یه بار یه خوشگل تو خیابون دیدم هواسم پرت شد با ماشین رفتم تو جدول خار مادر ماشین رو گوجه کردم
کــ.ونشبا آدم حرف میزنه
.
.
.
.
.
.
.
اینو از گپ قزوینیا دزدیدم ،دارن بحث تخصصی میکنن
امسال علیخانی شکل گیم آو ترونز، آزاده نامداری و فرزاد حسنی رو میاره ماه عسل، جلوی فرزاد حسنی ترتیب آزاده نامداری رو میده تا اشک ملت دربیاد.
امسال احسان علیخانی اون زنه که لامپ فرو کرده بود تو خودش رو میاره ماه عسل، ازش می پرسه اون لحظه چه احساسی داشتی؟ بعد دوتایی ریز اشک می ریزن.
یاحسین، شبکه سه داره کنداکتور برنامههای ماه رمضون رو زیرنویس می کنه، مث اینکه قضیه ماه رمضون جدیه(sm77)(sm81)
فک کنین الکسیس بمیره
همکاراش برن سر قبرش در موردش حرف بزنن
مستر فــ.اکر : همیشه استوار بود حتی وختی از کــ.ون...
لیسا ان: مــ.مه کوچکی داشت ولی قلبش بزرگ بود
ساشا گری:همیشه الگوی زندگیم بود،هیچوقت از مــ.مه های کوچیکش خجالت نکشید
ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺪﺭﻡ ﯾﻪ ﺟﻮﮎ ﺑﯽ ﻣﺰﻩ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ ﻭﻟﯽ
ﻣﻦ ﺍﯾﻨﻘﺪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ ﺍﺷﮑﻢ ﺩﺭﻭﻣﺪ .
ﺑﻌﺪ ﺩﯾﺪﻡ ﺧﻮﺩﺵ نمیخنده
ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺮﻭگمشو ﺧﻮﻧﺘﻮﻥﮐــ.ﺼﻠﯿﺲ خاک بر سر :|