من سرم به کار خودمه تو زندگی مردم فضولی نمیکنم(sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Milad [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نمایش نسخه قابل چاپ
من سرم به کار خودمه تو زندگی مردم فضولی نمیکنم(sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Milad [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ای بابا (sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Betty [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در داستان[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]، اثر[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]سرهنگ آئورلیانو بوئندیا پسر دوم اورسولا و خوزه آرکادیو است که قبل از سفر به [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] به دنیا آمده است. این شخصیت فاقد هرگونه احساس عشق، نفرت، ترس، تنهایی و امید است. وی از کودکی تحت تاثیر برادر بزرگتر خود خوزه آرکادیوبوئندیا قرار دارد و در اوج داستان توسط برادرش که در نقطه مقابل دیدگاه سیاسی وی قرار دارد و به نوعی نماینده تمام نمای دشمنان او نیز به حساب می‌آید از اعدام نجات پیدا می‌کند.
وی بارها و بارها از مرگ می‌گریزد. نه جوخه اعدام و نه زخم و سم و خودکشی نمی‌تواند وی را بکشد. وی به نوعی نماد شخصیت کسی است که باید زنده بماند و عذاب بکشد تا پل بین سنت مدرنیته در شهر خیالی ماکوندو باشد.
وی در طول جنگ‌های داخلی در تمام جبهه‌های جنگ با زنان بیشماری خوابیده و ۱۷ پسر که همه نام کوچک وی و [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]مادرانشان را دارند از وی بوجود آمده‌اند. گویی که در در تمام مسیر پیشروی جبهه تخم جنگ را پراکنده است. اما همه این ۱۷ پسر که یک کشیش روی پیشانی آن‌ها علامت صلیب را با خاکستر حک کرده است به سرعت کشته می‌شوند .
در نهایت سرهنگ در اوج تنهایی و فراموش شدگی می‌میرد.
مردونگی به دله بقیه چیزا تشریفاتیه فقط(sm59)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Betty [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
شادی؟؟(sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط 3fide [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
به افتخارش ...(sm118)نقل قول:
نوشته اصلی توسط 3fide [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چه خبرا پسرم(sm50)نقل قول:
نوشته اصلی توسط !..:: joker ::..! [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
سرهنگو دوس داشتمنقل قول:
نوشته اصلی توسط Herzeleid [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
روز توام مبارک(sm127)نقل قول:
نوشته اصلی توسط kamyab [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ماشالا دخترای مجمع هشون یه پا مردن (sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط 3fide [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
آفرین(sm10)نقل قول:
نوشته اصلی توسط nice girl [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]