فلک کی بشنو آه و فغونم
به هر گردش زنه آتش به جونم
یک عمری بگذرونم با غم و درد
به کام دل نگرده آسمونم ... (sm81)
نمایش نسخه قابل چاپ
فلک کی بشنو آه و فغونم
به هر گردش زنه آتش به جونم
یک عمری بگذرونم با غم و درد
به کام دل نگرده آسمونم ... (sm81)
نمیدونم دلم دیوونه ی کیست
اسیر نرگس مستونه ی کیست
نمیدونم دل سرگشته ی مو
کجا میگردد و در خونه ی کیست ... (sm81)
ای صبا نکهتی از خاک ره بیار
ببر اندوه دل و مژده ی دلدار بیار ... (sm81)
نکته ای روح فزا از دهن دوست بگو
نامه ای خوش خبر از عالم اسرار بیار ... (sm81)
به وفای تو که خاک ره آن یار عزیز
بی غباری که پدید آید از اغیار بیار ... (sm81)
گردی از رهگذر دوست به کوری رقیب
بهر آسایش این دیده ی خونبار بیار ... (sm81)
شکر آن را که تو عشرتی ای مرغ چمن
به اسیران قفس مژده ی گلزار بیار ... (sm81)
روزگاری ست که دل چهره ی مقصود ندید
ساقیا آن قدح آینه کردار بیار ... (sm81)
دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد
یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم
چون سخت بود در دل سنگش اسر نکرد ... (sm81)
رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل
از کاروان چه ماند جز آتشی به منزل؟
آتش به جانم افکند شوق لقای دلدار
از دست رفت صبرم ای ناقه پای بردار
ای ساربان خدا را پیوسته متصل ساز
ایوار را به شبگیر، شبگیر را به ایوار
در کیش عشق بازان راحت روا نباشد
ای دیده اشک میریز ای سینه باش افگار
ما عاشقان مستیم سر را ز پا ندانیم
این نکته ها بگیرید بر مردمان هشیار
در راه عشق اگر سر بر جای پا نهادیم
بر ما مگیر نکته ما را ز دست مگذار
در فال ما نیاید جز عاشقی و مستی
در کار ما بهایی کرد استخاره صد بار ...
رهی ...
(sm50)(sm27)