هم پای هر بغض شکستن و چکیدن... از درد غربت بی صدا فریاد کشیدن...
نمایش نسخه قابل چاپ
هم پای هر بغض شکستن و چکیدن... از درد غربت بی صدا فریاد کشیدن...
نباید انتظار کشید
به اعتماد دست هم
باید گرفت از نو قلم
دوباره خط زدونوشت
از ابتدا قدم قدم
معجزه کن خاتون من تولدی دوباره کن... منو ببر به حادثه شب ـو پر از شراره کن...
نه جنگل سبز نه باغ گل ها
نه کوه سنگی نه دشت و صحرا
همیشه اینجا کولاک و باده
نه کلبه پیداست نه ختم جاده
هنوزم تو این هیاهو توی این بغض شبونه... منو گنجشکای خونه دیدنت عــــادتمونه...
همه ي آنچه که دارم
پيشکش سادگي تو
سوگلي ترانه هايم
هديه ي يه رنگي تو
واي دارم اتيش ميگيرم ديگه از غصه و غم دلم ميخواد بميرم
واي اگه برگرد پيشم براش پروانه ميشم ازش جدا نميشم
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...](sm98)
منتظـــــــــــــــــــــ ــــــــــــرم(sm98)
می شکنم بی تو و نيستی
به سراغم نمی آيی که ببينی
بی تو می ميرم و نيستی
تو کجايی تو کجايی که ببينی
یه کاری کن که میتونی / یه خونه شو تو ویرونی
از این بیشتر نپرس از عشق / نمیدونم نمیدونی