من می باس برم
زنگ بزن آژانس . . . (sm50)
نمایش نسخه قابل چاپ
من می باس برم
زنگ بزن آژانس . . . (sm50)
(sm50)
کویر باور (sm50)
یه درخت خشک و بی برگ میون کویر داغ
توی ته مونده ذهنش نقش پر رنگ یه باغ
شاخه سبز خیالش سر به آسمون کشید
برو دوشش همه پر شد ز اقاقی سفید
زیر سایه خیالی کم کَمک چشماشو بست
دید دوتا کفتر چاهی روی شاخه هاش نشست
(sm50)
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
صحبت با داریوش شایگان شروع شد . . . (sm81) (sm127) (sm81)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بغض کردن نامجو . . . (sm172)
این که زاده ی آسیایی رو می گن جبر جغرافیایی . . . (sm27)
(sm50)
(sm74)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Saber [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm50)