دختره اسمشو نوشته (یش یش یش) میگم یعنی چی میگه احمق یعنی ستایش (۳ تا یش)
خدایا منو بکش
نمایش نسخه قابل چاپ
دختره اسمشو نوشته (یش یش یش) میگم یعنی چی میگه احمق یعنی ستایش (۳ تا یش)
خدایا منو بکش
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هنگامی که یه خانم راهنمای سمت چپ ماشینش میزنه به چه معناست؟
1-از صبح که از پارکینگ در اومده یادش رفته
2-نکته انحرافیه می هواد بپیچه
3-داره دنبال برف پاک کن می گرده
4-می خواد صدای ضبط رو زیاد کنه
5-داره دنده معکوس می کشه
(sm2)(sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ابوبکر بغدادی(لعنة الله علیه)در خطبه نماز جمعه:ما اگر سردار سلیمانی را دستگیر کنیم مانند خلبان اردنی آن را در آتش خواهیم سوزاند...
جواب سردار سلیمانی:
آقای بغدادی!زمانی که این حرف را می زدی بنده روبروی شما در صف سوم بین جمعیت نشسته بودم!
توام مسخره ـشو دراوردی دیگه (sm98)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Peyman [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چارلی چاپلین می گوید: با پدرم سيرک رفته بودیم توی صف خريد بليط زن وشوهری با چهار فرزندشان جلوی ما بودند
كه با هیجان زیادی در مورد شعبده بازی هایی که قرار بود ببینند، صحبت می کردند.
وقتی به باجه بلیط فروشی رسیدند، متصدی باجه، قیمت بلیط ها را به آنها اعلام کرد.
ناگهان رنگ صورت مرد تغییرکرد و نگاهی به همسرش انداخت. معلوم بود که مرد پول کافی نداشت و نمی دانست چه بکند و به بچه هایی که با آن علاقه پشت او ایستاده بودند چه بگوید.ناگهان پدرم دست در جیبش برد و یک اسکناس صد دلاری بیرون آورد و روی زمین انداخت. سپس خم شد و پول را از زمین برداشت به شانه مرد زد و گفت: ببخشید آقا، این پول از جیب شما افتاد! مرد که متوجه موضوع شده بود، همان طور که بهت زده به پدرم نگاه می كرد گفت: متشکرم آقا.
مرد شریفی بود ولی درآن لحظه برای اینکه پیش بچه ها شرمنده نشود، کمک پدرم را قبول کرد
بعد از این که آنها داخل سیرک شدند، من و پدرم آهسته از صف خارج شدیم و به طرف خانه برگشتیم و من در دلم به داشتن چنین پدری افتخار کردم.
آن سیرک زیباترین سیرکی بود که به عمرم نرفته بودم .
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...][فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...][فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...][فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...](sm77)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بازگشت پیروزمندانه (sm10)نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بچه ها دعا کنید... هم ماشین زده به خانومم دستش صدمه دیده (sm81)
هم پدر و مادر یکی از دوستام تصادف کردن زنده ـن ولی وضعشون داغونِ (sm81)
حال خانومت چطوره دادا؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خیلی آسیب دیده؟
ایشالله که صحیح و سالم بر میگردن پیش فرزندشون
یا خدا(sm54)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اشالله صدمه جدی نیست.
کنار خیابون راه میرفته یه بی شرف بی ناموس با سرعت رد میشه از کنارش اینه ماشین میخوره به دستشنقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اون که در رفته خانوم منم ول کرده اومده
ولی دستش خیلی درد میکنه میترسم (sm81)(sm81)(sm81)
دست راستشه... فقط خدا کنه نشکسته باشه (sm81)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Malware [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خانومت که مشکلی نداره اینجور که گفتی...نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
پدر و مادر دوستت انشالله که چیزیشون نمیشه(sm10)
اومد خونه؟ یعنی درمونگاهی یا... نرفتین.نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خب برین دکتر شاید خدای ناکرده چیزی شده باشه.
رفیق پا شو ببرش دکتر یه نگاه بهش بندازهنقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ایشالله که مشکل خاصی نباشه ، نگران نباش (sm10)(sm127)
ولی به جا ترسیدن پاشو ببرش دکتر
(sm74)
اهواز نیست... آخر هفته از دانشگاه میادش... (sm74)
ایشالله که چیزی نیست ، ولی بگو بره درمانگاه (sm10)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ﺯﻣﺎﻧﻰ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﻰ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﯾﮏ ﻧﻮﻉ ﺍﻣﻼ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ “ﺍﻣﻼ ﭘﺎﺗﺨﺘﻪ ﺍﻯ” ، ﺩﺭ ﻧﻮﻉ ﺧﻮﺩﺵ ﻋﺬﺍﺑﻰ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﻯ ﮐﺴﻰ ﮐﻪ ﭘﺎﻯ ﺗﺨﺘﻪ ﻣﻰ ﺭﻓﺖ ، ﯾﻪ ﺣﺴﻰ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮ ﻣﺎﯾﻪ ﻫﺎﻯ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺩﺭ ﻣﻼ ﻋﺎﻡ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﮑﻼﺳﻰ ﻫﺎﻯ ﺗﻤﺎﺷﺎﭼﻰ ﭼﯿﺰﻯ ﺑﻮﺩ ﻣﺼﺪﺍﻕ ﺗﻔﺮﯾﺢ ﺳﺎﻟﻢ …
ﺗﻬﺮﻭﻧﯿﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻪ ﺁﺑﻮﺩﺍﻧﯿﻪ ﺭﻭ ﺍُﺳﮑﻞ ﮐﻨﻪ ...
ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﻦ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺗﻢ ! ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﯿﺎﺭ!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺁﺑﺎﺩﺍﻧﯿﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩ ﻋﯿﻨﮏ ﺭﯾﺒﻨﺶ ﺭﻭ ﺑﺮﻣﯿﺪﺍﺭﻩ ،
ﺯﯾﺮ ﭼﺸﯽ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﻌﻨﺎﺩﺍﺭﯼ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻩ ﻭ ﻣﯿﮕﻪ:
ﮐﺎ !.. ﯾﺎﺩُﻡ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﺭﻭ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺑﺎﺷـُﻢ
ﺣﮑﯿﻤﮯ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:
ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﺫﯾﺘﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﻧﻤﯽ
ﮔﯿﺮﯼ؟
ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ :
ﺁﯾﺎ ﺣﮑﯿﻤﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﺳﮕﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﮔﺎﺯﺕ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﮔﺎﺯ ﺑﮕﯿﺮﯼ
ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻮ ﻋﻤﺮﻡ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭ ﻗﺎﻧﻊ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ
مورد داشتیم خانمه اسم شوهرش اکبر بوده
یه چند روزی با هم قهرن
توی اون مدت خانمه
سر نماز بجای "الله اکبر" میگفته:
"الله بعضیا"
میگن فرشته ها از شدت خنده غش کردن و ۲هفتس نمیتونند گناه و ثواب آدما رو ثبت کنن
مورد داشتیم خانمه اسم شوهرش اکبر بوده
یه چند روزی با هم قهرن
توی اون مدت خانمه
سر نماز بجای "الله اکبر" میگفته:
"الله بعضیا"
میگن فرشته ها از شدت خنده غش کردن و ۲هفتس نمیتونند گناه و ثواب آدما رو ثبت کنن 😁
اسحاق نیوتن(sm142)کجایی؟
آقا اونايى كه ميگن باگريه آدم سبك ميشه كلاً چرت ميگن!!
شما يك بار همراه عطسه بگـــــــــــــــوز بعد ميفهمى سبك شدن يعنى چى؟!
اصلاً ريستارت ميشى!
دیروز با ی دختره دعوام شد.اعصابم خورد شد .گفتم گیره عجب خری افتادیما.گفت خودت گیر عجب خری افتادی!
نخندین.گناه داره واسش دعا کنین :|
خدایا راضیم به رضای خودت :|
یکی از فانتزی هام اینه که برم قبل از اینکه مداح محلمون
شروع بـه مداحی کنه میکروفون رو ازش بگیرم بـگم :
وُوووکـــــال بــــای : حاج ممــــــــــــــــــــد
ارنجمنت... بای .. حاج اصغر
یک دختر کوچک به داروخانه رفت و گفت: معجزه دارید؟
معجزه ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﭼﯽ ﻋﺰﯾﺰﻡ؟ !
ﯾﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺪﯼ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﻮﯼ ﺳﺮ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮﻡ ﮔﻨﺪﻩ ﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻪ !
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﯽ ﮔﻪ ﻓﻘﻂ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺑﺪﻩ ، ﻣﻨﻢ ﻫﻤﻪ ﭘﻮﻝ ﻫﺎﻡ ﺭﻭ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﺗﺎ ﺍﻭﻧﻮ ﺑﺮﺍﺵ ﺑﺨﺮﻡ .
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﺒﺨﺶ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻢ ، ﻣﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﻧﻤﯽ ﻓﺮﻭﺷﯿﻢ.
ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮﮎ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺍﺷﮏ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﻩ ، ﺗﻮﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﯾﻪ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺑﻬﻢ ﺑﺪﯾﺪ .
ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﺳﺘﯽ ﻣﻮﻫﺎﯼ نت ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺭﻭ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺻﺪﺍﺋﯽ ﮔﻔﺖ :
ﺑﺒﯿﻨﻢ ﭼﻘﺪﺭ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺭﯼ؟
ﭘﻮﻝ ﻫﺎ ﺭﻭ ﺷﻤﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :
ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ ﻋﺎﻟﯿﻪ ، ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺧﺮﯾﺪ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮﺕ !
ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﮔﺮﻡ ﻭ ﺻﻤﯿﻤﯽ ﺩﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻣﻨﻮ ﺑﺒﺮ ﺧﻮﻧﻪ ﺗﻮﻥ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﺖ ﻣﻌﺠﺰﻩ ﺗﻬﯿﻪ ﮐﻨﻢ؟ !
ﺍﻭﻥ ﻣﺮﺩ ﻓﻮﻕ ﺗﺨﺼﺺ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﻣﻐﺰ ﺑﻮﺩ
ﺩﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻋﻤﻞ ﺑﺪﻭﻥ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻫﯿﭻ ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ.
ﻫﺰﯾﻨﻪ ﻋﻤﻞ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﭘﻮﻝ ﺧﺮﺩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ .
ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﭘﺴﺮﮎ ﺻﺤﯿﺢ ﻭ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﮔﺸﺖ.
دکتر ارنست گروپ رئیس سابق بیمارستان هانوفر المان .......
چندی پیش این خاطره رو در یک کنفرانس علمی مطرح کرد ....
و اون مرد جراح کسی نبود جز
..... پروفسور مجید سمیعی ......
نقل از مجله اومانیته ژانویه 2013
هر کی بیکاره بگه واسش کار جور کنم..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یعنی یعنی من خرم خیلی میره...
وای خرم خیلی دور شد برم بگیرمش...
از حموم اومدی حوله دورته ، میپرسن : حموم بودی ؟
نه حوله پیچیدم دورم برم مکه لبیک بگم.....