با آن هَمه بیدادِ او ،
وینِ عَهدِ بی بُنیادِ او
در سینه دارم یادِ تو ،
یا بَر زَبانَم می رود ... [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نمایش نسخه قابل چاپ
با آن هَمه بیدادِ او ،
وینِ عَهدِ بی بُنیادِ او
در سینه دارم یادِ تو ،
یا بَر زَبانَم می رود ... [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
باز آی و بَر چَشمَم نِشین ،
ای دلسِتان نازَنین
کآشوب و فَریاد از زَمین ،
بَر آسمانَم می رود ... (sm50)
در رَفتن جان از بَدن ،
گویَند هَر نوغی سُخن
من خود به چَشم خویشتَن ،
دیدَم که جانَم می رود ... (sm50)
یِک شَب آتَش در نِیستانی فُتاد ،
سوخت چون اشکی که بَر جانی فُتاد
شُعله تا سَرگَرم کارِ خویش شُد ،
هَر نِی ای شَمعِ مزارِ خویش شُد ... (sm50)
نِی به آتَش گُفت ،
کین آشوب چیست
مَر تو را زین سوختَن مَطلوب چیست ... (sm50)
گُفت آتَش بی سَبّب نَفروخته ام ،
دَعوی بی مَعنی ات را سوخَتم ... (sm50)
زانکِه می گُفتی نِی ام با صَد نُمود ،
هَمچنان در بَندِ خود بودی که بود ... (sm50)
مَرد را دَردی اگَر باشَد خوش است ،
دردِ بی دردی عَلاجَش آتَش است ... (sm50)
میگَن اسبِت رِفیقِ روزِ جنگه ،
مو می گویُم از او بهتَر تُفَنگه
سُوارِ بی تُفَنگ قُدرت نداره ،
سُوار وقتی تفنگ داره سُواره ... (sm50)
تُفَنگه دستِ نُقره ام را فروختُم ،
برایِ وِی قَبایِ تِرمِه دوختُم
فِرِستادُم بَرایُم پَس فِرستاد ،
تُفنگه دستِ نُقره ام داد و بیداد ... (sm50)