این تَن اگَر کَم تَنَدی ، راهِ دِلَم کَم زَنَدی ،
راه شُدی تا نَبُدی ، این همه گُفتار مرا ... (sm50)
نمایش نسخه قابل چاپ
این تَن اگَر کَم تَنَدی ، راهِ دِلَم کَم زَنَدی ،
راه شُدی تا نَبُدی ، این همه گُفتار مرا ... (sm50)
من تَرکِ عشق و شاهدِ و ساغَر نمی کُنم ،
صَد بار توبه کردمُ دیگَر نمی کنم ...
باغِ بِهشت و سایه یِ طوبی و قَصرِ جور ،
با خاکِ کویِ دوست برابر نمی کُنَم ... (sm50)
تَلقین و دَرسِ اهلِ نَظر یک اشارت است ،
گُفتم کِنایَتی و مُکدَر نمی کنم
هرگِز نمی شَوَد زِ سر خود خَبر مرا ،
تا در میانِ مِیکده سَر بر نمی کُنم ... (sm50)
سِلسِله یِ مویِ دوست ،
حَلقه ی دامِ بَلاست
هَر که در این حَلقه نیست ،
فارِق از این ماجَراست ... (sm50)
گَر بِزَنَندم به تیغ ،
در نظرش بی دِریغ
دیدن او یک نَظر ،
صد چو مَنَش خون بهاست ... (sm50)
گَر بِرَوَد جانِ ما در طَلَب وصلِ دوست ،
حیف نَباشَد که دوست ،
دوست تر از جانِ ماست ... (sm50)
مالکِ مُلکِ وُجود ،
حاکمِ رَد و قَبول
هر چه کند جُور نیست ،
گَر تو بِنالی جَفاست ... (sm50)
گر بِنوازی به لُطف ور بِگُدازی به قَهر ،
حُکمِ تو بر ما روان ، زَجرِ تو بَر ما رَواست ... (sm50)
دل می رَود زِ دَستم ، صاحِبدِلان خدا را ،
دَردا که رازِ پِنهان خواهَد شُد آشکارا
کَشتی نشسته گانیم ، ای باده شُرطه برخیز ،
باشَد که باز بینیم ، دیدار آشِنا را ... (sm50)
ای صاحِب کَرامَت ، شُکرانه ی سلامَت ،
روزی تَفَقٌدی کن ، دَرویشَ بی نوا را ... (sm50)