دوباره تو... دوباره من ...دوباره ما... دوباره عشق
نمایش نسخه قابل چاپ
دوباره تو... دوباره من ...دوباره ما... دوباره عشق
قصه من و غم تو قصه گل و تگرگه
هزار تا وعده دادی نیومدی مارو کاشتی
این دل مهربونو چشمانتظار گذاشتی
یکی یکدونه من گل گلخونه من چراغ خونه من اومدم باز
همین امشب فقط امشب فقط...مثل خوده عاشق شدن باش
شهر من من به تو می اندیشم نه به تنهایی خویش
از پس شیشه تو را می بینم که گرفتی مرا در بر خویش
شب ....شب....... که واسم نزاشت ....ای نزاشتی
یه عمری بد آوردی و از چشم دنیا دیدی
هر چی بدی کشیدی
یکی اومد که حرف عشقو با ما زد
دل ترسوی ما هم دل به دریا زد
داری میرسی بخورشید
ولی من بازم همینم