هی می خوام پست دیگه یی نفرستم و به حرف زدن ادامه ندم ولی می بینم عصبی می شم حس می کنم بازم باید حرف بزنم! شایدم من مریضی ی نوشتن دارم! نمی دونم...
می دونی خیلی وقته که امیر با کسی کاری نداره و به نظر من کار درستی می کنه چون توی آزادی ی کامل هست که انسان ها باید به این نتیجه برسن که خوب باشن!
با زور و سرکوب و چند تا واژه ی دیگه شدنی نیست
منم ازت خواهش می کنم حالا که امیر سری به تاپیک ها نمی زنه ما رُ آزاد گذاشته اینجا خودت انقدر شعور داشته باشی تا از این ادبیات مزخرفُ بذاری کنار
تو به میلاد گفتی اون حرفُ
ولی هرکی بیاد اینجا بخونه و رد بشه انگار به اونم گفتی! فهمیدن این نکته سخت نیست اگه مراقب حرف زدنت باشی!
قصد دستور دادن و نصیحت کردنم ندارم ولی واقعن حال آدم خراب می شه آدم دوست داره بالا بیاره وقتی با کسی این طور برخورد می شه
به نظر من مهم تر از تز های بی هوده گی یی که واسه کاربرا میدی اینه که درست حرف بزنی شاید همین یه قدم باشه به جلو واسه تو!
دوست ندارم قسم بخورم می خوام این عادتُ بذارم کنار ولی باور کن من دشمن تو نیستم و آرزوم اینه هرکی که اطراف منه چه تو دنیای واقعی چه مجازی بهترین باشن تا مات و مبهوت بشم از رفتارشون کیف کنم!
حالا خودت قضاوت کن من کی هستم!
همین