[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نمایش نسخه قابل چاپ
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خدایی بهش میاد 60 اینا باشه ؟ (sm59)
متولد 37 (sm70) 56 سالنقل قول:
نوشته اصلی توسط MaSiHa [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دیگه کار از بوتاکس و ... گذشته (sm120)
البته میگن آرایش خوب رو صورتش میچسبه وگرنه با ارایش معمولی نمیشه نگاش کرد (sm120) جالا بماند که چه کارایی تو کاباره ای دبی و ... کرده ! حتی پارسال پیش رفیقش که یکی از کارگردانای لس آنجلسیه رفته تو فیسش و افشاگری کرده بود !! مریضی های جنسی و رابطه شهرام شب پره و عروسی داماد اسرائیلی و ... منم نمیتونستم از کامنتش عکس بگیرم و سوژه پرید
آلکسیس ایرونیه (sm70)نقل قول:
نوشته اصلی توسط ehsan1361 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
البته الکسیس جونتره (sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط MaSiHa [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
حیف شد واقعا ً ، اگه عکس گرفته بودم از کامنتش جنجالی در نت برپا میشد (sm120) تاپیکشم همینجا زدم که امیر گفت باید مدرک بیاری و پاک شد (sm120)
همش دنبال اینه بدنشو (sm70)به نمایش بذاره یکی اینه یکی خدابیامرز سوزان روشن بود (sm59)نقل قول:
نوشته اصلی توسط ehsan1361 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
گفتی شهرام شپ پره این یارو با شهره خاطره ها داره (sm59) با ناهید هم ی زمون خاطره های خوبی داشت (sm70)
اتفاقاَ طرف تو همون کامنت نوشته بود که یادته رفتیم دکتر ترکیه ، بهت گفت انواع و اقسام مریضی جنسی داری ، تو هم انداهتی گردن شهرام شب پره (sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط MaSiHa [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
کلا وضعیت خواننده های خانوممون افتضاحه (sm59) شهره / گوگوش / هلن (sm59) البته وضعیت لیلا به وخیمی وضع این 3 نفر نمی رسه (sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط ehsan1361 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
صابر هنگامه طرفای شما بود نه (sm120)؟
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]نقل قول:
نوشته اصلی توسط ehsansalehi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اعتراف میکنم یه چند ثانیه ای فکر کردم تا متوجه شدم (sm25)نقل قول:
نوشته اصلی توسط rebasss [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
به شما هم توصیه میکنم بکنید... اعتراف و فکر را (sm132)
اقا صابر دمتگرم این جوکای اخری حاله ک یریمو یکمی بهتر کرد .(sm127)
مرد رو به منشی هتل: تو رو خدا سریع بیایین! من و همسرم دعوامون شده و حالا اون میخواد خودشو از پنجره بندازه بیرون!
منشی: ببخشید اما این یه مسئله کاملا شخصیه!
مرد: نه!
پنجره باز نمیشه، این به هتل مربوطه!
گاهی نیاز دارم به جای دستانت....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
پاهایت روی شانه هایم باشد
خوار جمله رو گـــــ ـــ ـــــ ــاییدم...||||
ده جلسه فیزیوتراپی !
دختره امدﻩ ﺗﻮ pv ﻣﯿﮕﻪ: ﭘﺴﺘﺎﺕ ﻗﺸﻨﮕﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻢ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺎﺷﻪ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺮﻧﺎﻣﺖ ﭼﯿﻪ ﺑﺮﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ...
ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﻋﻠﻮﻡ، ﺩﯾﻨﯽ، ﺟﻐﺮﺍﻓﯽ، ﻭﺭﺯﺵ...!
فکر کنم سوم ابتدایی بود...
الان دارم امتحان املا ازش میگیرم...
اینجاهاش ایهام داره(sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط lolitasorosh [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خندش مال همین ایهامه(sm128)نقل قول:
نوشته اصلی توسط TO FAN [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
یکی را از بزرگان به محفلی اندر همی ستودند و در اوصاف جمیلش مبالغه میکردند.سر برآورد و گفت من آنم که من دانم.
شخصم به چشم عالمیان خوب منظرست
وز خبث باطنم سر خجلت فتاده پیش
طاووس را به نقش و نگاری که هست، خلق
تحسین کنند و او خجل از پای زشت خویش
روزی مریدی از شیخ پرسید یا شیخ تفاوت مگس و پلنگ در چیست؟
شیخ از این تضاد همی جفت کردندی و دست بر گریبان و محاسن کشید و بعد از دمی گفت:
مگس را وقتی مـــــ ـــ ـــــ ــیرینی، میبینی ولی پلنگ را وقتی میبینی میریـــــ ـــ ـــــ ــنی!
مریدان که این شیوایی کلام را دیدند، ریدند و به کوه آتشفشانی فوجی یاما پناه بردندی و سبیلهای خود را کِز بدادندی!
کلا جک هاش بر من دست اولند ... حالا خودش می سازه یا از جای می گیره بماند.. همین که لبخندی می گذاره بر لبانمان می ارزه خودش به خیلی چیزا..(sm70)(sm149)نقل قول:
نوشته اصلی توسط tttt [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نقل است که روزی جمعی* از مریدان به نزد شیخ در آمدند و زبان به گلایه گشودند که: یا شیخ، حکیم یکی* از مریدان را از برای تیمار آمپولی تجویز بنموده, لیک آن مرید را از آمپول بیم و هراس باشد. هر چه کنیم خشتکش وا ننهد و ماتحت در اختیار طبیب نگذارد. چاره چیست؟ فرمود: به نزد من آریدش تا او را پندی دهم. چنین کردند. پس شیخ با عطوفت او را گفت: هیچ سخت مگیر که "هرقدر كمتر به درد بيشتر فكر كنى, دردش بيشتر كمتر شود". گویند این سخن آنچنان اثری در آن مرد کرد که خشتكش خود به خود پايين آمد و ساير مريدان نیز خشتكها پايين كشيده,به سوی درمانگاه محل روانه گشتند.
میترسم امسال بزرگای فامیلمون کاغذ بزارن کف دستم
بعد بگن الکی مثلا عیدیه
.
.
.
.
.
این چی بود مد کردید اخه?!
مورد داشتیم پسره رفته خواستگاری
.
.
.
بابای دختره جورابایی که چند وقت دنبالش میگشت رو پای پسره دیده
روزي ملانصرالدین دست بچه اي را گرفته وارد سلماني شد و گفت: من عجله دارم اول سرمرا بتراش وبعد موهاي بچه را بزن.
سلماني سر ملا را تراشید، سپس ملا عمامه را به سر گذاشته گفت: تاچند دقيقه ديگر برمي گردم!
سلماني سر طفل را هم اصلاح کرد و منتظر ملا شد!
چون بازگشت ملا به درازا کشید، سلمانی به طفل گفت:پدرت نيامد!
بچه گفت: او پدرم نبود.
سلمانی گفت:پس که بود؟
پاسخ داد: او مردي بود که در سر کوچه به من گفت بيا برويم دونفري مجانی اصلاح کنيم!!!
ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﻧﻠﺴﻮﻥ ﻣﺎﻧﺪﻻ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ :
ﻓﺮﻕ ﻣﻦ ﻭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ؟
----
ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺳﻠﻮﻟﻢ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ؛
ﺍﻭ ﺗﺎﺭﯾﮑﯽ ﻭ ﻏﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﺪ ؛
ﻭ ﻣﻦ ﺭﻭﺷﻨﺎﯾﯽ ﻭ ﺍﻣﯿﺪ ﺭﺍ ...
خوابی ست که بین لرز و تب می آید
جانی ست که از صبر به لب می آید
بیهوده خروس لعنتی می خواند
شب می رود و دوباره شب می آید (sm50)
سید مهدی موسوی
همسایمون نذری آورده بود اومدم تشکر کنم قاطی کردم گفتم خداروشکر!!
بیچاره فکر کرد ما داشتیم از گشنگی میمردیم دوتا بهم داد
واکنش گربه های ایرانی به دیدن انسان در دهه های مختلف:
دهه 60 : گربه هاوقتی از یک کیلومتری ادم میدیدن ازهیکلش _سییلش _ شلوار شش جیبش و... رنگشون می پرید وباسرعت 240 کیلومتر برثانیه فرار میکردن.
دهه 70:وقتی گربه ادمیو میدید کمی بهش نزدیک میشد یه پپییییخخ که میکردی فرار میکرد...
دهه80:وقتی ی گربه ادم میدید بهش نزدیک میشدتازمانی که با آجر ودمپایی نمیزدیش بر و بر ادمو نگاه میکرد....
دهه 90:وقتی یه گربه ادم میبینه اصلا تشخیص نمیده این پسره دختره مانکنه وبی اعتنا ازکنارش میگذره چپ چپ هم بهش نگاه میکنه...
دهه اول 1400: گربه وقتی ادم میبینه ی پییییخخ میکنه ادمه فرار میکنه...
دهه دوم 1400: تیتر روزنامه خبرورزشی((تیم ملی فوتبال گربه های ایرانی درمسابقات جام جهانی به مقام قهرمانی رسید ))
نقل قول از دوستم:
توی رستوران بین راهی رفتم دستشویی دستمو بشورم
مسئول دستشویی موقع خروج میگه: آقا! 200 تومن می شه!
من: من فقط دستمو شستم!
اون: پس برگرد برو توالت بعد بیا 200 بده!
دستمو کردم جیبم 200 تومن بهش دادم!
میگه: نه! باید بری دستشویی حتما!
میگم: چرا؟
میگه: من مال حروم از گلوم پایین نمیره!
به بابام میگم
سرم درد میکنه از داروخونه دو تا قرص برام بگیر
میگه من اگه حال داشتم برم داروخونه ک الان تو اینجا نبودی
ناموسا تو عمرم اینطوری قانع نشده بودم :-/
دختره ميخواست دوس پسرشو بوس کنه،
پسره گفت، قسم ميخوري که من اولين پسري ام که بوس ميکني!؟
دختره ميگه، آره بخدا ...
چرا همتون اينو ميپرسين؟!!
میگن پسره تو سردخونست،
هر از چندی بلند میشه
لباشو غنچه میکنه دوباره میمیره!!!
ايران سال ١٤٤٤ " اخبار ۲۰:۳۰
(خبر 1)قيمت هر سکه طلا امروز در بازار با 15 ميليون تومان کاهش به يک ميليارد و چهل ميليون تومان رسيد.
(خبر 2)مدیرعامل سایپا اعلام کرد : نود و نهمين مدل پراید با نام پراید xd-870-pl q آماده عرضه به بازار است که نسبت به مدل قبلي تحول زيادي داشته. طول آنتن آن 12 سانتي متر افزايش داشته و چراغ ترمز آن هم پررنگتر شده است و فقط 95 ميليون تومان گران تر است.
(خبر 3)وام ازدواج با رشد چشم گیری از 3 میلیون به سه و نیم میلیون تومان افزایش یافت.
(خبر 4)آقای محمدحسین ظریف (نوه محمدجواد ظریف) با خانم سلینا اشتون (نوه کاترین اشتون) برای هفت هزارمین بار دیدار کردند، دو طرف، فضای مذاکرات را خوب توصیف کردند.قرار است تا شش ماه دیگر مذاکرات نهایی صورت گیرد.در این مورد حجت الاسلام جـــــ ـــ ـــــ ــنتی حمایت کامل خود را از تیم مذاکره کننده اعلام کردند . .
(خبر۵)یارانه واریزی دی ماه سال۱۴۴۴ با مبلغ چهل وپنج هزار و پانصد تومان امشب به حساب سرپرستان خانوار واریز شد!!!
چند روزه میرم بدنسازی بجای اهنگ خارجی، إبراهيم تاتلیس میزارن تو باشگاه!
همش فک میکنم بجای عضله سیبیلام داره درمیاد!!!
ﻳﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺷﻚ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ دختر میارم خونه
ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ داییم ﺑﻴﺎﺩ ﻧﺼﻴﺤﺘﻢ ﮐﻨﻪ
ﻇﻬﺮ ﺑﻮﺩ ﺩﺍﻳﻴﻢ ﺍﻭﻣﺪ ﻭﺿﻮ ﮔﺮﻓﺖ ﻧﻤﺎﺯﺷﻮ ﺧﻮﻧﺪ
ﻧﺎﻫﺎﺭﺷﻮ ﺧﻮﺭﺩ، ﺧﻴﻠﻲ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﺧﺎﻛﻲ ﺍﻭﻣﺪ ﺭﻭ ﻣﺒﻞ ﭘﻴﺸﻢ ﻳـﻪ ﺳﻴﺐ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ…
ﮔﻔﺖ :ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺍﻳﻦ ﺳﻴﺐ ﺭﻭ ﻣﻲ ﺑﻴﻨﻲ؟
ﮔﻔﺘﻢ ﺑﻠـﻪ دایی!
ﮔﻔـﺖ: ﺩﻳﮕﻪ دختر نیارخونه
خلاقیتت توحلقم دایی،،،،،
مرد: خانم اینهمه برنامه آشپزی واسه چی میبینی وقتی نه دست پختت خوبه، نه چیزی یاد میگیری.
.
.
زن : نیست حالا خودت که این همه فیلم ـــــ ـــ ـــــ ــسوپر میبینی ، تا صبح غوغا میکنی
بفرماييد فروردين شود اسفندهاي ما
نه بر لب ، بلکه در دل گل کند لبخندهاي ما
بفرماييد هرچيزي همان باشد که ميخواهد
همان ، يعني نه مانند من و مانندهاي ما
بفرماييد تا اين بيچراتر کار عالم ؛ عشق
رها باشد از اين چون و چرا و چندهاي ما
سرِ مويي اگر با عاشقان داري سرِ ياري
بيفشان زلف و مشکن حلقهي پيوندهاي ما
به بالايت قسم، سرو و صنوبر با تو ميبالند
بيا تا راست باشد عاقبت سوگندهاي ما
شب و روز از تو ميگوييم و ميگويند، کاري کن
که «ميبينم» بگيرد جاي «ميگويند»هاي ما
نميدانم کجايي يا کهاي، آنقدر ميدانم
که ميآيي که بگشايي گره از بندهاي ما
بفرماييد فردا زودتر فردا شود ، امروز
همين حالا بيايد وعدهي آينده هاي ما
قیصر امین پور
تو کوچه ترقه زدند، پیرزنه دم در وایساده بود هفت جد یارو رو نفرین کرد
دو دقیقه بعد نوه خودش ترقه زد در حد بمب هیدروژنی!
پیرزنه گفت: قربون قد و بالات مادر مواظب باش!
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]