(sm157)
نمایش نسخه قابل چاپ
(sm157)
(sm54)(sm54)(sm54)(sm54)(sm54)
(sm50) (sm77) (sm74)
نگاه تو دمیدن ستاره
نگاه من غروب روی شیشه ... (sm172)
گفته بودی که بیایم ،
چو به جان آیی تو
من به جان آمدم ،
اینک تو چرا می نایی ... (sm172)
بس که سودای سر زلف تو پختم به خیال ،
عافبت چون سر زلف تو شدم سودایی ... (sm172)
بیا که جان مرا بی تو نیست برگ حیات ،
بیا ، بیا که چشم مرا بی تو نیست بینایی ... (sm172)
وقتی نتونی حمله کنی ، خود به خود مجبور میشی که مدافع بشی ، وقتی زیاد تو دفاع باشی عملا حمله کردن رو از یاد می بری ...
شرطی کردن انسان در قرن بیست و یکم به دست حکومت تمامیت خواه که کاریکاتوری از کمونیست است به این صورت انجام شده است ...
- (sm50)
- (sm50)