[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
به یادِ منوچهر سخایی در هشتمین سالروزِ درگذشتِ او.
.
.
.
نمایش نسخه قابل چاپ
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
به یادِ منوچهر سخایی در هشتمین سالروزِ درگذشتِ او.
.
.
.
.
.
.
"سید منوچهر سخایی کاشانی" معروف "به منوچهر سخایی"(زاده ۹ مهر ۱۳۱۴ – درگذشته ۸ اردیبهشت ۱۳۹۰) از قدیمیترین چهرههای موسیقی پاپ ایران
و از بازماندگان نسلی است که با اجرای ترانههای عاشقانه بر بستر ملودیهای ایرانی، با ارکستراسیون غربی و کلام فارسی، در اواخر دهه ۳۰ خورشیدی،
محبوبیت خیره کنندهای برای این سبک موسیقی به ارمغان آوردند.
از "منوچهر سخائی" جدای از بازی و خوانندگی او در چند فیلم فارسی، ترانههای بسیاری به یادگار ماندهاست، که در میان آنها، ترانههای «جوونی» ساخته
فرید زلاند، «کلاغا» با کلام نوذر پرنگ و نیز آهنگ پرویز مقصدی، به امضای هنری او در عالم موسیقی بدل شدهاست. وی پس از انقلاب ایران (۱۳۵۷) به آمریکا
کوچ کرد و گرچه در آنجا نیز ترانهها و آلبوم هایی خلق نمود، اما هرگز نتوانست موفقیت و محبوبیت گذشتهٔ خود را تکرار کند و نهایتاً برای سالها در سکوت به
سر برد.
.
.
.
.
.
.
به مناسبتِ هشتمین سالروزِ درگذشتِ منوچهر سخائی
۱ - دوران کاری و فعالیت هنری (قبل از انقلاب ۱۳۵۷)
وی قبل از آن که وارد دنیای موسیقی شود، برای مدتی در روزنامه کیهان مشغول به کار شد و به عنوان خبرنگار پارلمانی این روزنامه فعالیت کرد.
"منوچهر سخائی" در اواسط دههٔ سی به موسیقی روی آورد. گرچه در آن زمان موسیقی پاپ در ایران چندان شناخته شده نبود، امّا "سخائی" با
بهره از آثار موزیسینهای خارجی از همان ابتدا نسبت به این نوع موسیقی گرایش نشان داد. در اواخر دهه ۳۰ "منوچهر سخائی" موفق شد که
با ترانهای به نام «کالسکه زرین» که به شکلی غیر حرفهای به همراه "کامبیز مژدهی" به عنوان آهنگساز و "پرویز وکیلی" به عنوان ترانه سرا ضبط
شده بود، از سد شورای سخت گیر و محافظه کار موسیقی رادیو ایران در آن زمان عبور کند.
در واقع تا دههٔ سی شورای موسیقی رادیو در زمینه موسیقی پاپ بسیار سخت گیربود و چون عمدتاً موسیقیدانان سنتی در آن شورا حضور داشتند،
به ندرت اجازهٔ پخش آهنگهایی غیر از موسیقی سنتی و ملی از رادیو را صادر میکردند و بنابراین خیلی به ندرت آهنگهای پاپ از رادیو پخش میشد.
طوری که مثلاً "محمد نوری" به عنوان یکی از نخستین خوانندگان پاپ ایرانی، ناچار بود که در برنامهٔ ارتش ترانههایش را اجراء کند و در خود رادیو امکان
اجرا نداشت. اما در جو پدید آمده بعد از وقایع ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و با پخش ترانهٔ معروف «مرا ببوس» [به خوانندگی "حسن گل نراقی" و آهنگسازی "مجید
وفادار" و شعر "حیدر رقابی" (هاله)]جو دیگری در رادیو به وجود آمد و شورای سخت گیر و محافظه کار موسیقی در رادیو، با دیدن استقبال مردم از این
نوع آهنگها، رویکرد جدیدی نسبت به موسیقی پاپ پیدا کرد و تصمیم گرفت تا مجوز پخش یک یا دو آهنگ پاپ را در هر ماه صادر کند.
از آن زمان پای خوانندگان پاپ به رادیو گشوده شد و ابتدا "محمد نوری" و بعد "ویگن" برای اجرای این ترانهها انتخاب شدند و بعدها "منوچهر سخائی"
و "عباس مهرپویا" نیز به آنها پیوسته و چهار نفر خوانندههای پاپ موزیک رادیو در آن زمان را تشکیل میدادند که هر کدام در ماه یک برنامه اجرا میکردند.
بدین ترتیب "منوچهر سخائی" از سال ۱۳۳۷ به بعد فعالیت حرفهای خود را به عنوان خواننده در رادیو ایران آغاز کرد.
در همین سالها "منوچهر سخائی" فعالیت خود در سینمای ایران را نیز، نخست به عنوان خواننده و سپس به عنوان بازیگر آغاز نمود. یکی از نخستین
اجراهای رسمی او، که اولین ترانهٔ او برای فیلمهای فارسی نیز محسوب میشود، در فیلمی به نام «زندگی شیرین است» (ساختهٔ "مجید محسنی"
محصول دیانا فیلم) بود که در سال ۱۳۳۵ اکران گردید. وی در سالهای بعد در فیلم های دیگری همچون «دخترها اینطور دوست دارند»
(ساخته "اسماعیل پورسعید"،۱۳۴۱) و «خروس جنگی» (ساخته "اسماعیل پورسعید"، ۱۳۴۴) ترانههایی اجراء کرد و همچنین به عنوان بازیگر در
فیلم هایی مثل «پستچی» (ساختهٔ "رفیع حالتی"، ۱۳۴۰)، «در انتهای ظلمت» (ساختهٔ "ابوالقاسم ملکوتی") و «ببر کوهستان» (ساختهٔ "خسرو
پرویزی" ظاهر شد.
در مجموع دوران اوج شهرت و محبوبیت "منوچهر سخایی" در دهه چهل خورشیدی بود. صدای او سبک و کلاس خاص خودش را داشت و او نیز همچون
"ویگن" و "عارف" و "محمد نوری" طرفداران خاص خود را داشت.
در همین ارتباط "محمد رضا شجریان" در کارگاه آواز خود خاطرهای حکایت کردهاست که نشان از شهرت و اهمیت "سخایی" در آن سالها دارد. وی میگوید:
«... من در دانشسرا بودم که "منوچهر سخایی" یک ابوعطا خواند که من خیلی خوشم آمد و آن را یادگرفتم و بعدها چند بار آن را خواندم و همیشه هم
گفتهام که این را از "سخایی" یاد گرفتهام…»
"منوچهر سخایی" همچنین درسالهای فعالیت هنری اش در تلویزیون نیز شوی تلویزیونی «زنگولهها» را برای تلویزیون ملی ایران تهیه کرد که در آن به
معرفی چهرههای جدید موسیقی پاپ میپرداخت.
.
.
.
.
.
.
به مناسبتِ هشتمین سالروزِ درگذشتِ منوچهر سخائی
۲ - دوران کاری و فعالیت هنری (بعد از انقلاب ۱۳۵۷)
بعد از انقلاب ایران (۱۳۵۷) "منوچهر سخائی" نیز مانند بسیاری از دیگر خوانندگان و بازیگران قبل از انقلاب راهی آمریکا شد و ساکن شهر لوس آنجلس گردید و تلاش نمود تا فعالیت هنری اش
را در آنجا ادامه دهد. از جمله در نخستین سالهای اقامتش در آمریکا اقدام به تهیهٔ چند ترانه و ارائهٔ آنها به صورت سه آلبوم استودیوئی نمود. اما وی در این آلبومها و به طورکلی در سالهای
مهاجرت و اقامتش در شهر لس آنجلس هرگز نتوانست موفقیت های گذشته اش را تکرار کند.
در ارتباط با اولین آلبومش در آمریکا خود او طی مصاحبهای با رادیو فردا میگوید:
«.. من از چند آهنگ اولین آلبومم که در آمریکا تهیه کردم راضی نیستم. چون این آلبوم را در بدو ورودم به آمریکا ارائه دادم، هنوز به اوضاع و احوال اینجا آشنا نبودم و از نظر مالی هم بسیار
محدود بودم، نمیتوانستم به راحتی تصمیم بگیرم و این آلبوم را در شرایط کوچ اجباری و آن حالت گیج و ویجی تولید کردم!....»
اما وی بلافاصله پس از نخستین آلبومش در آمریکا، آلبومی دیگر به نام سکوت و نیز آلبوم همکلاسها را نیز به بازار موسیقی عرضه کرده بود که گرچه در آنها آهنگهای خوبی وجود داشت
اما بر اساس گفتهٔ خود او حتی ترانههای خوب موجود در این آلبوم ها هم وی را راضی نکرده بود و بدین ترتیب وی نهایتاً تصمیم گرفت که برای چند سال سکوت پیشه کند. در این ارتباط وی
در همان مصاحبه میگوید:
«... بعد از آن آلبوم ها، اوضاع اینجا [در لوس آنجلس] به شکلی شد که من دیدم یا باید از این جماعت بزن بکوب پیروی کنم یا دوباره سکوت کنم ومن در آن زمان تصمیم گرفتم با موسیقی
لس آنجلس همراهی نکنم و به کار تألیف روی بیاورم…»
حاصل سکوت طولانی مدت و غیبت "منوچهر سخایی" از صحنه موسیقی پاپ لس آنجلس، جمعآوری تعدادی مصاحبه از شخصیتهای مختلف مطرح در موسیقی پاپ فارسی بود. وی
هم چنین در این سالها دست به تهیهٔ کتابی دربارهٔ موسیقی مدرن و موسیقی پاپ ایران زد که در آن تقریباً با همه کسانی که در دسترس او بودند از جمله با "محمد نوری"، "حمید قنبری"
و "نعمت مین باشیان" گفتگوهایی دربارهٔ این موضوعات انجام داده بود.
سخایی هم چنین در واپسین سالهای فعالیتش و پس از مدتها سکوت، آلبومی تهیه کرد که در آن از ترانههای اجتماعی استفاده کرده و به مضامینی نظیر حقوق بشر پرداخته بود…
"سخائی" در این آلبوم، سعی کرد تا سبک خواندنش را تغییر داده و نتها وگامهایی را اجراء کند که در گذشته به ندرت مورد استفاده اش قرار گرفته بود. همکار آهنگساز وی در این آلبوم
"محمد شمس" بود، که آهنگهای این آلبوم را از ادغام تمهای کلاسیک ایرانی وغربی خلق نمود. اشعار ترانههای این آلبوم عمدتاً توسط "ایرج فاطمی" سروده شده بودند و به گفتهٔ خود
"سخایی" برای ارائهٔ این آلبوم سه سال کار مداوم انجام شده و موسیقی آن با ارکستر سمفونی پاریس به شکل زنده ضبط گردیده بود.
سرانجام "منوچهر سخائی" روز پنج شنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۹۰ در آمریکا بر اثر ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت.
.
.
.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
به یادِ استاد ناصر چشم آذر و اولین سالروزِ درگذشتِ او.
.
.
.
.
.
.
به مناسبت اولین سالروز درگذشت ناصر چشم آذر
"ناصر چشمآذر" در ۱۰ دی ماه ۱۳۲۹ در اردبیل متولد شد و در سایه آموزشهای پدرش "اسماعیل چشم آذر" مراحل اولیه موسیقی را فرا گرفت.
او در کودکی ساز آکاردئون را برگزید.
در ۱۲ سالگی بههمراه پدرش وارد ارکستر آذربایجانی رادیو ملی ایران شد و در ۱۳ سالگی جایزه ویژه موسیقی را در مقطع دبیرستانی بهخاطر
نواختن آکاردئون دریافت کرد.
اولین ملودی خود را در ۱۳ سالگی ساخت و در گام لا ماژور و ر مینور بود که مشابه نغمههای شوشتری و همایون موسیقی ایرانی است.
در ۱۷ سالگی رهبری کنسرت ترتیب داده شده در سفارت ایران در عراق را برعهده گرفت. در ۱۸ سالگی بههمراه گوگوش، سفرهای رسمی
خود را آغاز نمود.
در ۲۰ سالگی برای گذراندن دوره جاز به آمریکا رفت و پس از بازگشت سرپرستی ارکستر شوی تلویزیونی "پرویز قریب افشار" را به عهده گرفت.
در محضر استادانی چون "مرتضی حنانه"، "ملیک اصلانیان" دورههای تکمیلی را سپری کرد. در سال ۱۳۵۷ به مدت ۵ سال جهت تکمیل دوره
موسیقی جاز و موسیقی فیلم به آمریکا مسافرت کرد.
لازم به ذکر است که وی از پیشگامان سازهای الکترونیک در ایران بود. «باران عشق» یکی از آثار معروف اوست. پس از بازگشت به ایران از سال
۱۳۶۳ و با ساخت موسیقی متن فیلم «تاراج» به کارگردانی "ایرج قادری" فعالیت خود را در زمینه موسیقی فیلم آغازکرد.
سرانجام ناصر چشمآذر بامداد جمعهٔ ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ بر اثر سکتهٔ قلبی در تهران درگذشت.
مراسم تشییع پیکر ناصر چشمآذر صبح یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ در تالار رودکی تهران برگزار شد و پس از آن در قطعه هنرمندان بهشت زهرا
به خاک سپرده شد.
.
.
.
.
.
.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
به یادِ سوسن (گلاندام طاهرخانی) در پانزدهمین سالروزِ درگذشتِ او، در چهاردهمِ اردیبهشت ماه.
.
.
.
.
.
.
به مناسبتِ پانزدهمین سالروزِ درگذشتِ سوسن.
سوسن با نام اصلی "مهناز" یا "گلاندام طاهرخانی" در سال ۱۳۱۹ به دنیا آمد.
نام پدرش "ابراهیم" و نام مادرش "بلقیس" بود. خانواده "سوسن" در اصل کرد بودند. او پس از دست دادن پدرش در یک حادثه تصادف، که خودش هم مجروح گشت به اتفاق مادرش
به تهران آمدند و در کاروان سرایی در بازار شهر ری زندگی میکردند. مادرش در مدت کوتاهی به علت بیماری وبا، با زندگی وداع گفت. "سوسن" در نبود پدر و مادر، نزد زنی تنها که
در همسایگی آن ها زندگی می کرد بزرگ شد. او زنی بود که در کافههای آن زمان در دهه ی بیست خورشیدی میخواند و بعضی وقتها "سوسن" را با خود به کافه میبرد.
"سوسن" کمکم پا به عرصه خوانندگی و به تقلید ترانههای "دلکش" و "قمرالملوک وزیری" و "ملوک ضرابی" پرداخت. با نام "ویکتور" در یک کافه با شبی پانزده تومان مشغول به کار شد.
پس از چندی "رشید مردای" آهنگساز موسیقی کوچه بازاری با او آشنا شد و او را به کافه دیگری برد و نام هنری "سوسن" را برای او انتخاب کرد. ناگفته نماند که چون "سوسن" سواد
خواندن و نوشتن نداشت به کمک "رشید مردای" و "یارمحمد تهرانی" ترانهها را حفظ میکرد. پس از سالها توسط "جمیله" رقصنده هنرمند به کافههای مجلل تر پایش باز شد و تا آنجا
پیش رفت که توانست در "شکوفه نو" یکی از کابارههای مهم آن زمان تهران، جایی برای خود باز کند.
آقا "رضا سهیلای" معروف که دارای چند کافه در لالهزار بود از او خواستگاری کرد ولی او جواب رد داد. با گذشت زمان پایش به رادیو باز شد و سپس به مهمانیهای بزرگان دعوت شد و
همچنین توسط "پوران" وارد دربار ایران شد. "سوسن" به خاطر قدردانی از "جمیله"، باعث شد که "جمیله" هم بتواند به دربار رفتوآمد نماید. در بیشترین مهمانیهای تاج الملوک مادر
"محمدرضا شاه پهلوی" او به اتفاق "ملوک ضرابی" دعوت میشد. جالب است بدانید که در یک مهمانی، "فرح پهلوی" گردنبندی را از گردن خود باز می کند و برای قدردانی به گردن
سوسن می اندازد.
معروفترین ترانه ی سوسن، «دوست دارم میدونی» است که آهنگ آن از "فتحالله ریاحی" و شعر آن از "سعید دبیری" است.
ترانههایی از او در چند فیلم پیش از انقلاب بهکار رفتهاست، از جمله: قیصر، حسن کچل.
او بسیار فرد خیری بود. "سوسن" که قبل انقلاب در کابارههای بسیار مشهوری میخواند و پول خوبی میگرفت همه را خرج فقرا میکرد. به شکلی که در بین خوانندههای زمان خود،
بیشترین کار خیر و کمک را به محرومان میکرد.
او بعد از انقلاب، پس از چند ماه به ترکیه و سپس لندن و بعد به آمریکا مهاجرت کرد و در روز ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۳ بر اثر ناراحتی تنفسی چشم از جهان فروبست.
.
.
.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
میلادَت مُبارک شاه ماهی هنر!
۱۵ اردیبهشت ماه، زادروز گوگوش.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
به یاد گیتی پاشایی در ۲۴ اُمین سالروزِ درگذشتِ او.
۲۳ خرداد ۱۳۱۹ – ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۴
.
.
.
.
.
.
به یاد گیتی پاشایی در ۲۴ اُمین سالروزِ درگذشتِ او.
"گیتی" در ۲۳ خرداد ۱۳۱۹ در تهران به دنیا آمد. پدر بزرگش "جعفر منصوری" شاعر و استاد تار و خط بود و نوازندگی تار و سهتار را به مادر "گیتی" آموخت و بدین ترتیب "گیتی"
از طریق مادرش با موسیقی آشنا شد. وی ردیفهای موسیقی سنتی را نزد "فرامرز پایور"، "مهدی فروغ" و "محمود کریمی" آموخت.
پس از اخذ دیپلم به آمریکا رفته و در سیتی کالج نیویورک در رشته معماری مشغول به تحصیل شد و در سیاتل، واشینگتن آمریکا لیسانس هارمونی و ارکستراسیون گرفت.
"گیتی" در اواخر دهه چهل، فعالیت رسمی خود را با خوانندگی در رادیو و تلویزیون آغاز کرد و به خواندن تصنیفهای مردمی مشغول شد. ترانههای «شب من شب تو»، «دل بلهوس»،
«گل مریم» و «یه دل دارم» از جمله ترانههایی است که او در آن زمان خوانده بود.
در سال ۱۳۵۴ به عرفان و تصوف روی آورد و سپس بر روی شعرهای شاعران معاصر چون "مهدی اخوان ثالث"، "احمدرضا احمدی" و "محمدعلی سپانلو" آهنگسازی کرد.
در سال ۱۳۵۶ ه. ش. در فیلم «سفر سنگ» به کارگردانی همسرش "مسعود کیمیایی" به عنوان بازیگر حضور یافت اما پس از آن دیگر به بازیگری نپرداخت.
"علیرضا میبدی" در تلویزیون پارس میگوید مدتی پیش از انقلاب اسلامی در ایران «گیتی را همراه با همسرش مسعود کیمیایی در فرودگاه شیراز با پوشش کامل اسلامی و عینکی بزرگ»
دیده است و از گرایش پیدا کردن ناگهانی گیتی به اسلام شگفتزده شدهاست. اما "گیتی" بعدها با ناراحتی ایران را ترک کرد. در آمریکا گرین کارت و مبلغ هنگفتی از او به سرقت رفت.
او دوباره به ایران بازگشت.
در سال ۱۳۶۸ به آلمان رفت و در هامبورگ یک دوره موسیقی کلیسایی و ترانههای مذهبی را در نوریک هوخ شوله گذراند.
"گیتی پاشایی" پس از انقلاب بهطور جدی به کار آهنگسازی پرداخت و با سه فیلم «تیغ و ابریشم» (۱۳۶۵)، «سرب» (۱۳۶۷) و «گروهبان» (۱۳۶۹) هر سه به کارگردانی "مسعود کیمیایی"
به عنوان آهنگساز فیلم شناخته شد. پولاد کیمیایی یادگار اوست.
سرانجام وی در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۴ خورشیدی بر اثر بیماری سرطان سینه در سن ۵۴ سالگی در تهران درگذشت. و در قطعه ۱۰۳ ردیف ۱۴۲ شماره ۳۱ بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
.
.
.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هفدهم اردیبهشت ماه؛ سالروز درگذشتِ ایرج قادری
۲۸ فروردین ۱۳۱۳ – ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
"حسین موفق" خواننده معروف دهه ی پنجاه ایران، امروز ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ درگذشت.
سبک موسیقی او «کوچه بازاری» بود و در آن سال ها با آهنگ «کمال تارزن» و «اِبرام غزل خون»
توانست به شهرت برسد.
زنده یاد "حسین موفق" متولد ۱۳۲۰ در اردبیل و پدرش از مهاجرین روس به این شهر بود.
وی خوانندگی را از سال ۱۳۴۲ با آهنگ «شعله جان» شروع کرد و مشوق اصلی اش در کار هنری،
تنها برادرش بود.
روحش شاد
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
سی ام اردیبهشت ماه زادروز احمد رضا احمدی.
.
.
.
.
.
.
به بهانه ی زادروزِ احمدرضا احمدی در سی اُم اردیبهشت ماه.
احمد رضا احمدی در سال ۱۳۱۹ در شهر کرمان به دنیا آمد. دوره آموزشهای دبستانی را در زادگاهش کرمان گذراند و ۷ سال بعد به همراه خانواده راهی تهران شد و در مدرسه دارالفنون
تحصیل کرد.
ذوق کودکیاش در بزرگسالی او را به شعر کشاند. آشنایی عمیق او با شعر و ادبیات کهن ایران و شعر نیما دستمایهای شد تا حرکتی کاملاً متفاوت را در شعر معاصر آغاز و پیریزی کند.
وی نخستین مجموعه شعرش را با عنوان طرح در سال ۱۳۴۰ منتشر کرد که توجه بسیاری از شاعران و منتقدان دهه ۴۰ را جلب کرد.
احمدی، پس از آن به یکی از شاعران تاثیرگذار معاصر بعد از نیما و شاملو در میان شاعران پس از خود مبدل شد.
حضور فعال وی در عرصه شعر، ادبیات کودکان، دکلمه شعر و هنر سینما، از او چهرهای مؤثر در ادبیات و هنر معاصر ساخته است.
از احمد رضا احمدی بیش از ۱۸ مجموعه شعر، ۱۵ کتاب برای کودکان، دکلمه اشعار خودش در کاست یادگاری و اشعار حافظ، نیما، سهراب سپهری و شاعران معاصر منتشر شده است.
.
.
.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دوم خرداد ماه؛ هشتمین سالروزِ درگذشتِ اسطوره ی "باشگاه تاج" و "تیم ملی فوتبال ایران"
ناصر حجازی
.
.
.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
به یادِ عماد رام در ۱۶ اُمین سالروزِ درگذشتِ او.
عماد رام در ۳ خرداد ۱۳۸۲ بر اثر بیماری سرطان درگذشت و در گورستان "نوردفریدهوف"
(Nordfriedhof) شهر "دوسلدورف" آلمان به خاک سپرده شد.
.
.
.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چهارم خرداد ماه؛ اولین سالروزِ درگذشتِ ناصر ملک مطیعی
۱۳۰۹ _ ۱۳۹۷
زنده باد نامَش
.
.
.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چهارم خرداد ماه
زادروز استاد جهانبخش پازوکی
ترانه سرا و آهنگساز شهیر
.
.
.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
جمع بزرگان همه در یکتصویر، نشسته بر روی مبل، با نیم خیزی رو به جلو،
بی توجه به فلش دوربین عکاسی، که آنطرف تر ایستاده است.
تاریخ آن مربوط به سال های قبل از انقلاب! ۵۷ در تهران است.
و اینک به مناسبت زادروز استاد جهانبخش پازوکی در چهارم خردادماه. شهیار قنبری و اردلان سرفراز
دو ستون استوار ترانه سرایی نوین ایران هم هستند و جای ایرج جنتی عطائی خالی ست، که این سه ضلع ماندگار کامل شود.
یاد باد آن روزگاران یاد باد...
.
.
.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اول امردادماه؛ زادروز مرد لحظات شیرین، استاد عزیز موسیقی ایرانی،
انوشیروان روحانی شاد باش و خجسته باد.
.
.
.
.
.
.
به مناسبت زادروز انوشیروان روحانی در اول امرداد.
"انوشیروان روحانی" روز پنجشنبه یکم مرداد ۱۳۱۸ در یک خانوادهٔ هنرمند، در شهر رشت به دنیا آمد. "انوشیروان روحانی" پس از سه سال که مدّت مأموریت
پدرش به پایان رسید، به اتفاق خانواده به تهران آمد و در همان سال یک ملودیکا برای او خریدند. سپس با راهنمایی پدر و تداوم در راه فراگیری موسیقی، به
شکلی پیشرفت کرد که در سن ۹ سالگی در «جامعه باربد» که به سرپرستی "اسماعیل مهرتاش" اداره میشد، برنامههایی اجرا کرد که مورد تشویق
"مهرتاش" و مدعوین قرار گرفت. "روحانی" در سن ۶ سالگی با راهنماییهای پدر، با نت آشنا شد و در همین اوقات وارد هنرستان موسیقی شد. در هنرستان
موسیقی، "جواد معروفی"، "روحالله خالقی" و سایر استادان هنرستان موسیقی تعلیم وی را بر عهده گرفتند. وی در کنار تحصیل در زمینه موسیقی در سال
۱۳۴۷ موفق به دریافت گواهینامه خلبانی نیز گردید.
"روحانی" از این تاریخ به بعد مدارج ترقی را به سرعت طی نموده و پس از چند سال به رادیو راه یافت و در ارکسترهای مختلف برنامههایی اجرا کرد. در اولین
جلسهای که او را در ۷ سالگی جهت اجرای برنامه کودک به رادیو میبرند به علت خردسالی، "صبحی مهتدی" مجری برنامه و قصه گوی شهیر، او را روی
صندلی گذاشت تا سازش به میکروفن نزدیک شود. او اولین تانگوی خود را به نام «تانگوی مامانی» را در سن ۶ سالگی ساخت و از سن ۱۵ سالگی عضو روزمزد
رادیو شد. در ۲۱ سالگی اولین آهنگش را بنام «اسرار ساز» با کلام "کریم فکور" ساخت که با صدای "پوران" اجرا شد.
"روحانی" بیش از ۲۵ سال نداشت که عضو شورای موسیقی رادیو شد و تا آخرین سالی که در آن سازمان فعالیت داشت، این سمت را عهدهدار بود. وی از اولین
برنامه «گل ها» با این برنامه همکاری فراوان داشت و رهبری ارکستر شماره ۴ به عهده او بود.
"روحانی" در سالهای اخیر به عنوان آهنگساز با ارکسترهای معروف جهان همکاری نزدیک دارد، که نشان دهنده تسلط او بر سبکهای جهانی موسیقی از جمله
موسیقی کلاسیک است. همچنین "روحانی" در سال ۱۳۵۰ به هزینه شخصی مدرسهای در روستای کلشتر واقع در شهر رودبار استان گیلان احداث نمود.
او یکی از آهنگسازان معاصر است که بیش از پانصد آهنگ ساختهاست که در حدود ۲۵۰ اثر ضبط گردیدهاست اکثر آنها از معروفترین آهنگهای زمان خود بودهاند.
"روحانی" در آهنگسازی ویژه فیلم و سینما نیز دارای آثار معروف و ارزندهای میباشد. اولین بار در سال ۱۳۴۶ توسط وی «ارگ» به ایران آوردهشد. «تولدت مبارک»
یکی از آثار "انوشیروان روحانی" است که تقریباً تمامی ایرانیان در مراسمهای تولد با آن خاطره دارند. این ترانه اولین بار به مناسبت جشن تولد خودرو ایرانی پیکان
در سال ۱۳۴۹ ساخته و رو نمایی شد.
از آخرین آثار او میتوان به آهنگ «Maybe I Maybe You» از آلبوم Unbreakable گروه اسکورپینز اشاره کرد که حاصل همکاری "روحانی" با این گروه در اواخر سال
۲۰۰۰ میباشد. قطعه «Maybe I Maybe You» در سال ۲۰۰۳ در آخرین اجرای این گروه معروف در «راک هال» (ROCK HALL) آلمان اجرا شد، که باعث شد این
گروه علاوه بر این قطعه، یک قطعه دیگر را در آلبوم جدید خود از «روحانی» خواستار باشند. نکته جالب توجه در این قطعه استفاده از تمهای ایرانی است که در زمان
انتشارش درجدول تاپ تونتی (TOP 20) در رده نهم قطعات موسیقی دنیا قرار گرفتهاست.
همچنین آثار زیر را نیز خلق نمودهاست:
۱ - ساخت و تنظیم و اجرای ۴۵ قطعه برای گروه کر دختران بین سالهای ۱۳۴۷ الی ۱۳۵۴.
۲ - ساخت موسیقی برای تبلیغات رادیو تلویزیونی از جمله برای بلیط بخت آزمایی با شعر «بنی آدم اعضای یکدیگرند».
۳ - نوشابه شوئپس پرتقالی.
او آهنگساز تعدادی از مهمترین آثار "مهستی" و "هایده" بودهاست. از معروفترین قطعات او میتوان به «آواز جدایی» «راز خلقت» (دارم سؤالی از خدا)، «هوس»،
«تولدت مبارک»، «مجنون تو»، «عاشق شدم من»، «سلطان قلبها» و «گل سنگ» اشاره کرد.
.
.
.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
به یاد افشین مقدم؛ خوانندهای که زود گل کرد و زود پژمرد!
نام اصلیاش حسین آهنیان مقدم بود، خوانندهای که با «زمستان» گل کرد
و در اولین روز مردادی تابستان ۱۳۵۵ بر اثر تصادف در جاده آمل در گذشت،
و در قطعه ۹ بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد...
.
.
.