میگذره و همش میشه خاطرهنقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
روزی میرسه که حسرت همین روزا رو میخوری
نمایش نسخه قابل چاپ
میگذره و همش میشه خاطرهنقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
روزی میرسه که حسرت همین روزا رو میخوری
حسرت که خدا نکنه ولی قبول دارم که یه روزی به خوشی از این روزا یاد خواهم کردنقل قول:
نوشته اصلی توسط penhold [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
حسرت نه از اون نوعش (sm120) من که هر کی از هم دانشکده ای های(sm120) رو میبینم همه یه جورای میگن چه روزایی بود که یه نوع حسرت تو حرفشون هست و منم اینطوریم (sm74) به خصوص دوره کارشناسی که در دوره ی جاهلیت اول بودیم و بیشتر خوش میگذشت (sm120) ارشد ِ من بعد از سربازی بود و یکم مرد شده بودم (sm2) زیاد حال نداد ( البته بازم دختر بازی میکردما (sm2) ولی نه به اون شدت ک.س.خولی کارشناسی(sm120) )نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خوب زیاد حرف زدیم (sm120)3 صفحه شد (sm120) بهتره ادامه ندیم تا بچه ها صداشون در نیامده (sm120) البته اگه اشتر بن نکنه (sm120)
رجب طیب اردوغان با هر بار روزه گرفتن اندازه سه نفر ثواب میکنه
دهنت سرویس (sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
پیغام برِ منی تو اصن اینم معجزته (sm70)
نقاشی به جایی رسیده که طرف میشاشه رو بوم با دست تکونش میده بعد میرینه روش با پا از روش رد میشه، میشه یه اثر هُنری
تو جاده سن دیه گو به لس آنجلس یه آشغالانس داره میره که رانندش شغل دومش نخ دادن به بچه های داخل کشوره.خعلی مخوفه خعلیییییییییی
مثل دیوانه زل زدم به خودم
گریه هایم شبیه لبخند است
چقدَر شب رسیده تا مغزم
چقدَر روزهای ما گند است!
من که مفتم! اگرچه ارزانتر!!
راستی قیمت شما چند است؟!
از تو در حال منفجر شدنم
در سرم بمب ساعتی دارم
شب که خوابم نمی برد تا صبح
صبح، سردرد لعنتی دارم
همه از پشت خنجرم زده اند
دوستانی خجالتی دارم!!
قصّه ی عشق من به آدم ها
قصّه ی موریانه و چوب است
زندگی می کنم به خاطر مرگ
دست هایم به هیچ، مصلوب است!
قهوه و اشک... قهوه و سیگار...
راستی حال مادرت خوب است؟!
اوّل قصّه ات یکی بودم
بعد، آنکه نبود خواهم شد
گریه کردی و گریه خواهم کرد
دیر بودی و زود خواهم شد
مثل سیگار اوّلت هستم
تا ته ِ قصّه دود خواهم شد...
سید مهدی موسوی
تـﺒـــــــريــــــــک !
تبريک به شما ، تبريک به خودم ، تبريک به همه
ﺍﺳﻼﻡ ﻧﺎﺏ ﻣﺤﻤﺪﯼ 3 - 0 ﺍﻣپرﯾﺎﻟﯿﺴﻢ ﺧﻮﻧﺨﻮﺍﺭ ﺗﺨﻢ ﺳﮓ (sm2)
ساعت افطار عالیه.پمپ بنزین خلوت، عابربانک خلوت، خیابون خلوت، حتی میتونی خودتو به تیربرقا بمالی قلمرو تعیین کنی