فونت ریز میشه اینطوری ، چش عادم در میاد بخواد بخونه
میگم عاخه ، یه جوری گفتی فک کردم مسعود فراستی شدی و مخالفی (sm70)
آره داش ، بورسیه کشتیرانی قبول شده بودم ، همه امتحانات علمیشو که دو مرحله بود رو دادم ، پزشکیش رو هم که سخت میگرفتن رو هم پاس کردم ، بعد مصاحبه بود اونم پاس کردم ، مرحله آخر عقیدتی سیاسی بود و تحقیقات که چون تا بحال پامو تو مسجد محل نذاشتم ردم کردن ، گفتن نماز نمیخونی و از این شر و ورا ...
اتفاقا اون موقع ها گه گداری نماز میخوندم ، تا پارسالم که روزه میگرفتم ، مگه اینکه میرفتم تهران روزه نمیگرفتم وگرنه کل روزه هامو میگرفتم ...
نتیجه اخلاقی ، با این حرکتشون که من نماز نمیخونم منو نماز خون نکردن که هیچ ، همون ته مونده اعتقادمم به باد دادن رفت ...
لعنت بر جاییکه بار علمی براشون مهم نیست ، چیزای دیگه رو تو اولویت قرار میدن ...
والا امروز یه شاگرد جدید پیدا کردم ، اومدم خونه مامان اینا هم پسر یکی از همسایه ها رو معرفی کردن ، تا الان پیدا نبود تا پیدا کردم یکی دیگه هم پیدا شد ، الانم که تو پیدا شدی ، اسمتو یادداشت میکنم بهتون زنگ میزنیم خبرتون میکنیم (sm2)