الان تو مثلا کار درست و حسابی داری ؟ (sm2)
نمایش نسخه قابل چاپ
الان تو مثلا کار درست و حسابی داری ؟ (sm2)
چقدر بده حال خوبت؛دست یکی باشه که نیست!
خیلی روزا گذشت خاطره های تو کم نشد، هیچی اونی که خواستم نشد..
من تو همین تابستان 7 تومن کار کردمنقل قول:
نوشته اصلی توسط Hadi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
من ماهی ی دونه کارم بزنم انگار یک ماه رفتم شرکتی کارخونه ای
(sm50)
(sm50)
چقد...
صبت کردین...
صابر خدارو تو عراق و عربستان ندیده،فک کرده کلا نیست (sm120)
لیلای من
همیشه
پشت پنجره میخوابد
و خوب میداند
که من سپیدهدمان
بدونِ دست میآیم
و یارای گشودن پنجره
با من نیست ... (sm50)
نقاشی ساختمان یا گیم ؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط yaran [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
واسه کبوترای عشق
دست کی دونه بپاشه (sm50)
قدِ هزارتا پنجره ،
تنهایی آواز می خونم ... (sm50)
هنوز مشروب گرونه و کراک مفت (sm50)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نقاشی ...نقل قول:
نوشته اصلی توسط Hadi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
گیم مغازه دارشم اینقدر نمیاره(sm120)
47 meters downنقل قول:
نوشته اصلی توسط Milik [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
This is your death
First they killed my father
Justice
Neruda
Black show
میلاد از این جدیدا کدومو دیدی؟
هنوز هیچکدوم رو ندیدم ...
(sm50)
(sm50)
کربلائی صابر دیوث (sm25)
اينجا نذرى پاستا ميدن با سس آلفردو
من با قابلمه وايستادم توى صف
حميد معصومى نژاد رررررررررررم
(sm2)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm59)
(sm50)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Sahand.M [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm27)
(sm175)
سرقت بزرگ طلا در دو ساعت +عکستصاویر دوربینهای مداربسته کارگاههای طلاسازی خیابان آبان در پایتخت نشان میدهد که چهار سارق نقابدار رأس ساعت 2:45 بامداد پنجشنبه سیام شهریور، سوار بر خودروی «ماکسیما»ی سفید سرقتی و با برنامهریزی دقیق و نقشهای هدفمند، وارد محوطه شده قفلها و گاوصندوقهای چندین کارگاه طلاسازی را شکسته و مقادیر قابل توجهی طلا، نقره و جواهرات به سرقت بردهاند.
شیوه ورود سارقان به محل ساختمان و کارگاهها نیز نشان میدهد که دزدان حرفهای به خوبی از کم و کیف وضعیت ساختمان آگاهی داشتند و با خونسردی کامل قفل بزرگ درهای کارگاهها را براحتی شکستهاند و پس از آن با پتک و دیلم گاوصندوقهای موجود را تخریب و محتویاتشان را سرقت کردهاند.در تصاویر یکی از دوربینها نیز دیده میشود که سارقان نقابدار پس از مشاهده لنز دوربین انتهای راهرو، با آرامش آن را به سمت دیوار چرخاندهاند تا تصاویر بیشتری از آنها ضبط نشود.
یکی از مالباختگان گفت: کل زمان سرقت که توسط دوربینهای مداربسته ضبط شده نشان میدهد سارقان در کمتر از دو ساعت توانستهاند دست به سرقت بزنند. ضمن اینکه در محدودهای که یکی از بورسهای مهم طلا و جواهرات تهران است، حضور گشت ها و مأموران پلیس موجب امنیت بیشتر می شود که سرقتشان را اجرا نکنند.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]وی در ادامه گفت: حتی نیمساعت پس از حضور دزدان در محل کارگاهها و به خاطر وارد کردن ضربات پتک به گاوصندوقها، آژیر یکی از طلافروشیهای بر خیابان به صدا درآمده اما متأسفانه حتی یک مأمور هم خودش را به محل نرسانده است.
یکی دیگر از کسبه مالباخته نیز گفت: «ما از گاوصندوقهای مطمئن و مقاومی استفاده میکردیم و قفلهای در کارگاه هایمان هم بسیار محکم بوده است. اما انگار سارقان آنقدر با محل آشنایی و ابزار و تجهیزات سنگینی به همراه داشتهاند که گاوصندوقهای بزرگ و ضد ضربه را براحتی شکستهاند.
حتی خرده طلاهای داخل دستگاهها را هم با خود دستگاه از محل خارج کردهاند و این نشان میدهد که سارقان به خوبی میدانستند که با خرده طلاها باید چه کنند.
به همین خاطر از یک سوت آن هم نگذشتهاند.صاحب یکی دیگر از کارگاهها نیز گفت: همه مالباختگان، صاحبان طلاها و نقرهها نبودند و برخی از آنها کسانی هستند که باید تاوان طلاهای مسروقه را به کارفرماهایشان بدهند.
وی ادامه داد: صبح روز سرقت و پس از اعلام ماجرا به پلیس 110، مأموران کلانتری سنایی به محل آمدند.
بعد هم تیمی از کارآگاهان پلیس با استفاده از عکس و فیلمهای ضبط شده در تلاش برای شناسایی و دستگیری سارقان نقابدار ناشناس هستند.
تندباد حادثه ها (sm172)
یار نازنین شهره(sm224)
تنظیمش شبیه تا از در اومد معین جان هست...
Wonderful Wonderful ... (sm50)(sm88)
امیر جان فرصت کردی گل مریم گیتی رم دوباره بذاری.
(sm74)
نشستهام سر این میز و کافه تعطیل است
حکایت من و تو ، باطل اباطیل است
و توی تلخی فنجان قهوه میفهمم
که عاشقت نشدن کار حضرت فیل است
چقدر از تو درخت حماسه پربار است
چقدر دفتر تاریخ از تو سرشار است
تو کیستی که به یک شعر تازه میمانی
به رنج عاشقی بیاجازه میمانی
تو شوقِ گوشسپردن به داستان هستی
خدای مردم یونان باستان هستی
تو کیستی که همه جسم و تو همه جانی
تو عاشقانهی بلقیس با سلیمانی
تو کیستی تو که آب حیات یعنی تو
تو کیستی تو که عینالقضات یعنی تو
تو کیستی که کنار تو بید میرقصد
به شوقِ دیدن تو بایزید میرقصد
به خون نشسته چرا خنجر تو ابراهیم؟
عوض شده ست چرا باورِ تو ابراهیم؟
گمان نمیکنم اینجا به چشمهای برسی
که تَرک کرده تو را هاجر تو ابراهیم
نشستهام سر این میز در کنارهی رود
نشسته بر سرِ قلیانم، آتشِ نمرود
نشستهام سر این میز و بید میرقصد
هنوز دور سرم بایزید میرقصد
نشستهام سر این میز و چای یخ کرده
نیامدی دستم ... دستم آی یخ کرده
دلم پُر است از آهنگ کافهی غمگین
نصیبم از تو فقط یک ترانهی خالی ست
بیاورید که قلیانِ رنج را بکشم
جهان بدون تو یک قهوهخانهی خالی ست
به من مراجعه کن سفرهی دلم بازست
که بستهاست همه سفرهخانههای جهان
پریِ! شبیه به غولِ چراغِ جادویی
که دود می شوی و میروی در این قلیان
و شهر، دودِ تو را دادهاست در ریههاش
و باد، اسمِ تو را میبرد دهانبهدهان
تو کیستی که به من گفتهاند دکترها
تو کشتهای همه را آی عاملِ سرطان
تو کیستی که به ابر و پرنده میمانی
به گریههای کسی بین خنده میمانی
چقدر روشنی پشت پرده، محجوب است
چقدر روسریِ برنداشته خوب است
مرا به چشم چهکار و مرا به موی چهکار
مرا به کوچه چهحاجت مرا به کوی چهکار
پری! تو آب زلالی و من دلم دریاست
مرا به حور بهشت و به آب جوی چهکار
هزار چشمی و مویی، هزار کوچه و کوی
مرا بگو لب این چشمه با سبوی چهکار
گمانم آخرِ این قصه را عوض کردی
که جوجهاردک زشتم، مرا به قوی چهکار ... (sm50)
آرش پورعلیزاده ...
یه جوری نشه که وقتی رسیدی بودنت دردی رو دوا نکنه...
Eskidendi, Çok Eskiden
(sm50)
(sm149)