کدام قله؟ کدام اوج؟
یجوری از ته لوزالمعدش در میاره این کلمات که انگار به ته بدبختی و فلاکت رسیده. از همه چی و همه کس خستس.(sm178)
نمایش نسخه قابل چاپ
کدام قله؟ کدام اوج؟
یجوری از ته لوزالمعدش در میاره این کلمات که انگار به ته بدبختی و فلاکت رسیده. از همه چی و همه کس خستس.(sm178)
سجاد کجایی داداش خیر سرت قرار بود دیشب کودتا کنی و بر مَسند ریاست جلوس بفرمایی (sm120)
تو این چند سال من بارها سلسله ی ممریان رو تا مرز انقراض بردم ، همیشه لحظه ی آخر امیر المومنین از راه رسیده زده فرق سرم (sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Rasool24 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
کسی الی و ممر رو نشناسه فکر میکنه استرالیا زندگی میکنن
از 6 صبح ایران پست میزارن پیچ تا 7 شب
(sm2)
سجاد این خبرو چرا نمیزاری چاوشی نیوز؟ مگه دسترسی نداری؟(sm50)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Sajjad [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm77)
70029 حسابداري ميانه2 4 19.25 قبول (موقت)
زمانبندي درخواست تجديد نظر : شروع : (00:56:23)،(06/11/1393)
پايان : (00:56:23)،(09/11/1393)
نمره توسط استاد در زمان (00:56:23) و در تاريخ (06/11/1393) اعلام شده است
دارمنقل قول:
نوشته اصلی توسط Malware [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
میان میزارن خودشون
(sm98)
تست دوپینگ نگیرن مثبت دراد همه درسای ترممو حذف کنن (sm2)
بلاخره یه شب کلک جفتشون رو میکنیم و خودمون بر کرسیه ریاست جلوس میفرماییم (sm173)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Sajjad [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
بیا، که بیتو به جان آمدم ز تنهایی
نمانده صبر و مرا بیش ازین شکیبایی
بیا، که جان مرا بیتو نیست برگ حیات
بیا، که چشم مرا بیتو نیست بینایی
بیا، که بیتو دلم راحتی نمییابد
بیا، که بیتو ندارد دو دیده بینایی
اگر جهان همه زیر و زبر شود ز غمت
تو را چه غم؟ که تو خو کردهای به تنهایی
حجاب روی تو هم روی توست در همه حال
نهانی از همه عالم ز بسکه پیدایی
عروس حسن تو را هیچ درنمییابد
به گاه جلوه، مگر دیدهٔ تماشایی
ز بس که بر سر کوی تو نالهها کردم
بسوخت بر من مسکین دل تماشایی
ندیده روی تو، از عشق عالمی مرده
یکی نماند، اگر خود جمال بنمایی
ز چهره پرده برانداز، تا سر اندازی
روان فشاند بر روی تو ز شیدایی
به پرده در چه نشینی؟ چه باشد ار نفسی
به پرسش دل بیچارهای برون آیی!
نظر کنی به دل خستهٔ شکسته دلی
مگر که رحمتت آید، برو ببخشایی
دل عراقی بیچاره آرزومند است
امید بسته که: تا کی نقاب بگشایی؟
(sm27)