(sm127) اسمشو گذاشتن تبعیدگاه سرخ (sm77)(sm50)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نمایش نسخه قابل چاپ
(sm127) اسمشو گذاشتن تبعیدگاه سرخ (sm77)(sm50)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
امیر هر دوشون آی لیلی ـه...
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm19)(sm50)(sm19)نقل قول:
نوشته اصلی توسط AkbaR [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm19)(sm50)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Malware [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
انبار باروتی ،ولی خیسی
خیسی، ولی انبار باروتی
می خواهی و آتش نمی گیری
[ کبریت های خیس در قوطی]
از عشق خود که مخفی اش کردی
از دوستان دشمن ات ، لوطی!
داش آکل در کتف خنجر باش
داش آکل تنهایی و طوطی
در جان من چیزی ست مرجانه!
انبار باروت پس از جنگم
در چاه مسجد خالی ام کردند
پیراهنت بودم، برادرهام
دور از پدر خون مالی ام کردند
افتاده بودم از دهان عشق
شام یخ یخچالی ام کردند
پرت و پلای گیسویت را، شب
زیر شکنجه حالی ام کردند
بعدن به من گفتند دیوانه!
ابروی نستعلیق را نشکن
خطی بکش این چشم کوفی را
ای اسم اعظم! با سر مویت
بازی بده شیخ حروفی را
کبریت و بنزینی فراهم کن
آتش بزن دستار صوفی را
یادم بده ای عشق بی منطق
این چشم های فیلسوفی را
در خیمه ی خیام یا خانه
با بوسه ی توی اتوبوس ات
در جاده ی تبریز و قم از تو
از کشف نزدیکی به نزدیکی
و حس و حال دور و گم از تو
از مستی و تنهایی و الکل
با تارمویت - یک صدم- از تو
خون می شوی در چشم های من
و اشک های در سرم از تو
چالم بکن در چاله و چانه
می خواهم و خوابم نمی گیرد
قلب یخ و بغض خفه در من
می خواهم و خوابم نمی گیرد
شب گریه زیر ملحفه در من
می خواهم و خوابم نمی گیرد
عشق و جنون و فلسفه در من
می خوابم و آرام ، می گیرد
قلبی شکسته یکدفه در من
روح منی، سلانه سلانه....
شهرام میرزایی
(sm27)
چطوری؟! بد نمیگذره که نه؟! تموم شد آموزشی؟! کوجایی الان؟! (sm50)نقل قول:
نوشته اصلی توسط AkbaR [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm10)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Amir [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خوبم.... تو خوبی؟ آره تموم شد...الان که اینجام چن روز دیگه مرند (sm50)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Malware [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
سلام سینا....نقل قول:
نوشته اصلی توسط Amir [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در این بهار مردهی بیعشقِ بیانسان
سر را مقیم شانهی من کن برادرجان
سر را مقیم شانهی من کن که مدتهاست
ابری نمیبارد بر این بیغولهی بینان
سر را به روی شانهام بگذار و هقهق کن
سر را به بغض شانهام بسپار و غم بنشان
ما گریه کردیم و قفسهامان قفستر شد
تو گریه کن شاید دری وا شد برادرجان
تو گریه کن شاید خدای تو دری وا کرد
حتا به آن سوی عدم حتی به گورستان
اشکی بریز و خنده بر این خشکسالی کن
اشکی بریز و خنده کن بر درد بیدرمان
آه ای برادرجان، برادرجان، برادرجان
با سگ نکردند آن چه با ما کردهاند اینان
چاووشخوان سفرهی بینانمان کردند
با نام آبادی چنین ویرانمان کردند
با نام آزادی صدامان را وجب کردند
ما را دچار رعشههای نیمهشب کردند
گفتند نورند و رگ مهتاب را کشتند
نارُستمان ناپدر، سهراب را کشتند
زاغان غفلتبرده با کبکان خرامیدند
هر کورسوی مرده را خورشید نامیدند
من در عزای خنده و لبخند میگریم
چون مادران در ماتم فرزند میگریم
من هم دلم خون است از این کابوس بیپایان
ما را حریم هقهق خود کن برادرجان
آه ای برادرجان، برادرجان، برادر جان
با سگ نکردند آن چه با ما کردهاند اینان
ما هر دو از یک خاک و یک دنیای بنبستیم
ما هر دو بنبستیم، از این رو دل به هم بستیم
این بیدها را باد و ما را درد خواهد برد
ما هر دومان آزادسروان تهیدستیم
بر سفرهی ما تهمت بیقاتقی بستند
با مردهخواران مدیحتخوان نپیوستیم
گفتند هرگز نیستید اما ندانستند
دیوارشان اثبات خواهد کرد ما هستیم
هستیم و داد خویش از بیداد میگیریم
هستیم و میمیریم و با مردن نمیمیریم
در این بهارِ مردهیِ بیبرگِ بیباران
ما را حریم گریهی خود کن برادرجان
سر را به خشم شانهام بسپار و ایمن باش
دنیا پر از تاریکی است اما تو روشن باش
این کودکان آیین عیاری نمیدانند
دلدل نکن لوطی، خودت داشآکل من باش
این باغ نازا را به آفتزادگان بسپار
تو جنگلی و ریشه داری، ناسترون باش
با این ملیجکهای دستافشان، امیدی نیست
تو وارث ایل و تبار یاغی من باش
ای سنگِ تیپاخورده، ای دیوار پاییزی
وقت است از خواب هزاران ساله برخیزی
این روسپی در خورد نام کهنهمردان نیست
باید به مهر مادریِ مادری دیگر بیاویزی
من هم دلم خون است از این کاشانهی ویران
حالا تو دوش هقهق من شو برادرجان
لوطی! عصای معجزهات را غلاف کن
مردانگی کن و به شکست اعتراف کن
لوطی! زبان ببند! جهان را نگاه کن
این خاک آسمانزده را روبهراه کن
دارد قضای حاجتمان دیر میشود
آقا! دو مستراح جدید افتتاح کن
این نوچگان، دروغ به جام تو ریختند
جای شراب، دوغ به جام تو ریختند
آقا! تفنگ مشقی خود را غلاف کن
بنویس باختی، به شکست اعتراف کن
لوطی! زبان ببند! زمینگیر میشوی
از بودن و نبودن خود سیر میشوی
با این دریدگان، جنم سروری نبود
آقا! زبان ببند که تکفیر میشوی
سیمرغ میرود که مگس سروری کند
یک بزچران، ازالهی پیغمبری کند
سیمرغ میرود که به شهری که مرد نیست
یک جفت «بیضه» صحبت لوطیگری کند
این جانیان به حکم تو وقعی نمینهند
باشد که باد معدهیشان داوری کند
مصلوب این قبیلهی پا در وحل شدم
مریم کجاست تا که مرا مادری کند
با ما دریدگان جنم سروری نبود
بگذار تا جناب «شپش»، دلبری کند
دیدیم مضحک است جهانی که ساختیم
گفتیم بشکنیم هر آنی که ساختیم
ویرانه بود کـون و مکانی که ساختیم
سلاخخانه بود جهانی که ساختیم
نفرین چند مادرِ فرزندمرده بود
مجموعهی زمین و زمانی که ساختیم
ننگ بزرگ گسترهی کائنات ماست
این «شئ متصل به دهانی» که ساختیم
کُشت و درید و برد و به آتش کشید و خورد
انسان نبود این حیوانی که ساختیم
یاغی
(sm27)
(sm77)(sm2)ددپول رو دوبله کردن صحنه بماند چیز زیاد نداشت حرفاشونو چیکا کردن یعنی یه فیلمنامه دیگه نوشتن (sm30)
مرتیکه مفسد به دختر همشهری ما چی معرفی میکنی من جواب خانوادشو چی بدمنقل قول:
نوشته اصلی توسط R A S O O L [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm54)پیمان معادی تو این باز کرده hbo
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm51)
منم خوبم... (sm50)نقل قول:
نوشته اصلی توسط AkbaR [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
مرند آب و هواش چطوره؟! یخبندونه یا عرق ریزون؟! الان یعنی خوب جایی افتادی یا بدجایی؟! (sm120)
قربونش برم شبای آخر چار تا چار تا شعر میزاره، چه غریبانه و مظلومانه (sm74)(sm81) اکبــــــــــــــــــــــ ـر (sm81)
(sm2)(sm30)
نتيجه نهایی آرا انگليس:
١- موافق خروج ۵۸٪
٢- مخالف خروج ۴۱٪
٣- محسن رضايي ميرقاعد ۱٪
(sm77)(sm2) مگه چجور فیلمیه (sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Chavosh [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm176)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Hadi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خسته نباشی (sm127)(sm17)نقل قول:
نوشته اصلی توسط HADIS [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
آقا ی مشورتی باهاتون بکنم بعد سه سال فهمیدم دوست دخترم قبل آشنایی با من با یه نفر جند ماه دوست بوده ولی بهم نگفته بود. البته تو این سه سال انصافا کوچکترین مشکلی نداشته و بهم پابند بوده... حالا سر دوراهی موندم ولش کنم یا نه.... اگه میشه کمکم کنید
فدات(sm19)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Hadi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
گذشته هر کی به خودش ربط داره (sm50)
یعنی به من ربط نداره ؟نقل قول:
نوشته اصلی توسط Hadi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نه . مگه نمیگی قبل از آشنایی با من بوده ؟! پس دیگه ربطی ندارهنقل قول:
نوشته اصلی توسط jooliyano [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چرا بخاطر همچین چیزی محاکمش میکنی وقتی تورو وارد زندگیش کرده اونم سه سال ینی اون براش تموم شدست اگه اونو واقعا دوس داشت به هیچ وجه رهاش نمیکردنقل قول:
نوشته اصلی توسط jooliyano [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هر چند این دوستیا همش ......والا(sm120)(sm59)
آخه اعصابم خورد میشه یه این قضیه فکر میکنم که همه چیزایی که با من داشته شاید قبلا با یه نفر دیگه داشته......نقل قول:
نوشته اصلی توسط Hadi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm77)
(sm194) (sm120)
سجاد غریبی وزنه بردار عظیم الجثه ایرانی، ۲۴ ساله ، ۱۵۲ کیلوگرم وزن دارد و تقریبا تمام بدن اش ماهیچه است. او متولد اهواز در خوزستان است و در بوشهر زندگی می کند.
(sm77) این دونه بزنه تو گوشم پرتم کرده تو اون دنیا (sm2)
بدجور داغونم تو این روزانقل قول:
نوشته اصلی توسط HADIS [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
این نصف منه(sm2)(sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط HADIS [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm2)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
سجاد غریبی وزنه بردار عظیم الجثه ایرانی، ۲۴ ساله ، ۱۵۲ کیلوگرم وزن دارد و تقریبا تمام بدن اش ماهیچه است. او متولد اهواز در خوزستان است و در بوشهر زندگی می کند.
(sm77)
(sm194) تو هرکول ایرانی (sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Rasoulh111 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
این داستانهای هرکول هالک رستم و... از رو زندگی من نوشتن ولی من نخواستم اسمم درج بشه تا ریا نشه(sm50)(sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط HADIS [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
این داستانهای هرکول هالک رستم و... از رو زندگی من نوشتن ولی من نخواستم اسمم درج بشه تا ریا نشه(sm50)(sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط HADIS [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]