عجب هوایی شده
امروز اومدم عاشق شم ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خندم گرفت کنسل شد.
ما که عشق کسی نیستیم ...
ولی ...
دونفره ای ها ...
هواتون اومد ...
فصلتون مبارک...
ایشالا رعدوبرق بزنه خشکتون کنه
نمایش نسخه قابل چاپ
عجب هوایی شده
امروز اومدم عاشق شم ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خندم گرفت کنسل شد.
ما که عشق کسی نیستیم ...
ولی ...
دونفره ای ها ...
هواتون اومد ...
فصلتون مبارک...
ایشالا رعدوبرق بزنه خشکتون کنه
اگر در دل کسی جایی نداری، فرش زیر پایش هم نباش...
جایی که بودن و نبودنت هیچ فرقی نداره، نبودنت رو انتخاب کن. اینگونه به بودنت احترام گذاشتی...
محبوب همه باش، معشوق یکی
مهرت را به همه هدیه کن، عشقت را به یکی...
با هر رفتنی اشڪ نریز و با هر آمدنی لبخند نزن
شاید آنکه رفته باز گردد و آنکه آمده برود،
آنقدر محکم و مقتدر باش که با این محبت ها و بی مهری ها زمین گیر نشوی...
لازم است گاهی در زندگی، بعضی آدمها را گم کنی تا خودتو پیدا کنی ...
بعضی از آدمارو باید دوست داشت،
اما بعضی از آدمارو فقط باید داشت
کدام آفریده خداست که نه خودش به جفتش توجه میکند و نه اجازه میدهد دیگران به جفتش توجه کنند
به نام خدا مرد ایرانی....
اقا ما رو دزدیده بودن
دزدا یه تیکه از انگشتمو برا بابام فرستادن
بابام پیغام داد:
به مدارک بیشتری برای اثبات نیاز هست
حس میکنم سر راهیم
ﺍگه ﺗﺎ ولنتاین ﻳــــﻪ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﺎﺹ ﺑﺮﺍﻡ ﭘﻴﺪا شد كه شد !!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﮔﺮ ﻛﻪ ﻧــــــــــﻪ ؛
ﺍﻳﻨﻘﺪﺭ ﭘﺴﺖ ﻏﻤﮕﻴﻦ ﻣﻴﺰﺍﺭﻡ ﻛﻪ همتون ﺧﻮﻥ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﻨﻴﻦ!
اینجارو میکنم قبرستون ...
حالا خود دانید دا !!!
ﺍگه ﺗﺎ ولنتاین ﻳــــﻪ ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺧﺎﺹ ﺑﺮﺍﻡ ﭘﻴﺪا شد كه شد !!!!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﮔﺮ ﻛﻪ ﻧــــــــــﻪ ؛
ﺍﻳﻨﻘﺪﺭ ﭘﺴﺖ ﻏﻤﮕﻴﻦ ﻣﻴﺰﺍﺭﻡ ﻛﻪ همتون ﺧﻮﻥ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﻨﻴﻦ!😒😒
اینجارو میکنم قبرستون ... 😆
حالا خود دانید دا !!!
دایی محمود آدم جالبی بود . هفتاد و چند سالِ پیش از دهات میآد تهران و میره سربازی.
یه روز که قاطی باقی سربازا وسط پادگان به خط شده بوده، میشنوه که فرمانده داره از ساختن یک دیوار بزرگی دور پادگان صحبت میکنه. میپره جلو و میگه قربان من بنایی بلدم. فرمانده اول یک سیلی میزنه در گوشش و بعد میگه از امروز شروع کن. هر چی کارگر و مصالح خواستی بگو، دستور بدم برات حاضر کنند.
دایی محمود آستیناشو بالا میزنه و شروع میکنه به کشیدن دیوار، ولی چون خیلی رِند و طمعکار بوده از هر دو تا کامیون آجری که سفارش میداده یکیشو شبونه رَد میکرده توی بازار و میفروخته. همین میشه که بعد از سربازی اون قدر پول داشته که میتونسته برا خودش توی بازار حُجره بِخره.
ولی حُجره نمیخره. به جاش پول هاشو بر میداره میره هند، پارچه گرون قیمت زری و ترمه و حَریر میخره و میآره این جا. یک اَنباری اجاره میکنه پارچه ها رو میریزه اون تو . بعدش میره اداره بیمه که تازه توی کشور تاسیس شده بود، همه پارچه ها رو به بالاترین قیمت بیمه میکنه. دو هفته بعد انبار پارچه های دایی محمود اتیش میگیره و همه چیز اون میسوزه.
کارشناسهای بیمه میآن آتیش سوزی رو تایید میکُنند و خسارت کامل می پردازند. حالا نگو که دایی محمود همه پارچههای گرون قیمت رو شبونه خارج کرده بوده و به جاش چیت و چلوار، اون تو چیده بوده. این جوری ثروت دایی محمود دو برابر شد. اون در ادامه زندگیش خیلی از این کارها کرد ولی هیچوقت من ندیدم هیچکس ازش بد بگه.
همه دایی محمود رو دوست داشتند و توی این دنیای بزرگ حتی یک دشمن هم نداشت.
به این ترتیب من از همون بچگی فهمیدم که اگه توی این دنیا حق یک نفر رو بخوری یک دشمن پیدا میکنی...
اگه حق پنج نفر رو بخوری پنج تا دشمن پیدا میکنی
ولی اگه حق همه رو به طور مساوی بخوری هیچ دشمنی پیدا نمیکنی و همه با احترام ازت یاد میکنند...!
بـِ همـین راحتی یـِ سـال گذشـت
(sm172)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
MP3 320[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
MP3 128[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm19)(sm19)(sm19)(sm19)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm172)نقل قول:
نوشته اصلی توسط tandis_m [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
زشته تو جمع احوال مادرزن عزیزمو نپرسم مردم چی میگن(sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط tandis_m [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
مامانی نهار فردا چیه ؟؟ هرچی بود زیادش کن منم هستم(sm120)
ممنون شما خوبی؟ (sm19)نقل قول:
نوشته اصلی توسط tandis_m [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چطوری یا بهتری؟ (sm19)نقل قول:
نوشته اصلی توسط MaSiHa [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ديشب رسيدم پاریس
رفتم هتل
مسئولش ازم پرسيد کجايى هستى؟
گفتم ايران...
گفت داعش؟؟؟
گفتم Noooo,اون عراق. آى ام ايرانيان.
گفت اوووووه پراید 40میلیونی صفی
گفتم Noooooooo,هموون دااااعش!!!
برق خونمون رفته بود ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
تو دستشویی شمع گذاشتیم .
دوستم اومده خونمون میگه : وااای شما چه شاعرانه میرینید (!!)
مدیر جدید صداوسیما گفته ...
صدا و سیما باید اسلامی شه ...
.
.
.
.
حیف شد شبا کنسرت جنیفر لوپز میذاشت دیگه نمیزاره.!!
این دخترا چرا اینطورین؟
دختر 17 ساله میبینیم انگار 30 سالشه
دختر 30 ساله میبینیم انگار 17 سالشه
چتونه بابا دیونمون کردید اصن ثبات ظاهری ندارن
به یه مادر زن گفتند چند درصد دعاهات قبول میشه؟
میگه: 50 درصد
میگم از کجا فهمیدی؟
میگه: از خدا خواستم دامادم خرپول باشه،
دامادم خر هست اما پول نداره!
یارو داشته دستای خرشو کوتاه میکرده. بهش میگن احمق داری چه غلطی میکنی؟
میگه به شما ربطی نداره. خر خودمه. میخوام باهاش کانگورو درست کنم
سر کلاس بودیم استاد داشت جزوه میگفت که یه دختره گفت:استاد من جا انداختم!
یکی از پسرا هم با خونسردی گفت : برو بخواب الان منم میام
از نوید میپرسن تو خونتون چی کم دارین ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
میگه فکر کنم هیچی ! چون دیروز که بابام جلو ما گوزید ، مادرم گفت : فقط همینو کم داشتیم ...!!
یادش ﺑﺨﯿﺮ
ﯾﻪ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺑﺎ 200 ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﻣﻐﺎﺯﻩ
ﺑﺎ ﭼﻬﺎﺭﺗﺎ ﭼﯿﭙﺲ ﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ یخمکو ﺩﻭﺗﺎ لواشک و ﯾﻪ ﺑﺴﺘﻨﯽ ﻣﮕﻨﻮﻡ ﻣﯿﻮﻣﺪﯾﻢ ﺑﯿﺮﻭﻥ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﻻﻥ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯿﺸﻪ، ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺩﻭﺭﺑﯿﻦ ﮔﺬاشتن
از قدیم گفتن:
عیسی به دین خود
موسی هم به دین خود
فقط این وسط مسلمونا باید تو کار همه دخالت کنن
تنها یک زن سراغ دارم که در زندگیش رازی بود!!
اونم خواهر زکریای رازی بود
رازی دنیا اومد
رازی مرد
مابقی خانمها همه ناراضین
ﺟﻮﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭ ﻭﻭﻭﻥ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺑﯿﺮﻭﻥ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺑﯿﻨﻤﺘﻮﻥ!
پیوی ﻫﻢ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺎﯾﻦ!!
لااقل ﺍﯾﻨﺠﺎ ﯾﻪ ﺗﯿﮑﻪ ﺑﻨﺪﺍﺯﻡ!!
ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻤﺴﺎﯾﻤﻮﻥ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻨﺶ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯼ ﭼﭗ ﺭﻭ ﺯﺩ ﺑﻌﺪ يهو ﭘﯿﭽﯿﺪ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺖ!
ﻣﻨﻢ ﺑﺎ ﻣﻮﺗﻮﺭ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺷﯿﺸﻪ ماشينش
ﻣﯿﮕﻢ ﺗﻮ ﮐﻪ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﯼ ﺍﻭﻧﻮﺭﻭ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩﯼ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻮﺭﯼ ﺍﻭﻣﺪﯼ؟
ﻣﯿﮕﻪ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎ ﺯﺩﻡ ﮐﻪ ﺯﺩﻡ ، ﺗﻮ که صب تا شب آمار منو میگیری ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﯽ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎ سمت ﺭﺍﺳﺘﻪ؟
خداییش خیلی قانع کننده بود
قدیما میگفتن وقتی میری بیمارستان اینقدر مریضهای بد حال تر از خودتو میبینی که درد خودتو فراموش میکنی.
ولی الان توی بیمارستان اینقدر پرستارای خوشگل میبینی که یه درد دیگه هم به دردهات اضافه میشه
حموم بودم ، یهو زلزله اومده ،
بابام میکوبيد محکم به در میگفت
بدووووووو بیاااااااااااا بیروووووون بعداااا بزن ،،،،
دقیقا نفهمیدم منظورش چی بود
یه سوالی چند روزه ذهنمو مشغول کرده...
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]kejoke
بابک زنجانی اینهمه تف از کجا آورده که این ۲۲ میلیارد یورو رو شمرده؟!!
کم نیستا!!
خیلی تف میخواد!
ﺩﯾﺸﺐ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻓﯿﻘﻢ ﺭﻓﺘﻢ ﺧﻮﺍﻫﺮﺵ ﺑﺪﻭﻥ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺑﺎ ﯼ ﺗﯿﺸﺮﺕ
ﻭ ﺷﻠﻮﺍﺭﮎ ﺍﻭﻣﺪ ﺩﻡ ﺩﺭ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﭘﺮﺳﯽ ﻭ ﺩﺳﺘﺶ ﺁﻭﺭﺩ ﺟﻠﻮ
ﻣﻨﻢ ﺑﺎ ﮐﻠﯽ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻡ
ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﯿﻘﻢ ﺍﻭﻣﺪ ﺍﺯﺵ ﻣﻌﺬﺭﺕ
ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺍﺩﺍﺵ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺁﺑﺠﯽ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺁﺑﺠﯽ ﺧﻮﺩﻣﻮﻧﻪ
ﯾﻬﻮ ﺯﺩ ﺗﻮﺳﺮﻡ ﻭ ﮔﻔﺖ ﯾﺎﺑﻮ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺑﻮﺩ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﻧﺪﺍﺭﻡ
تاپیک رو کشتید نامردا(sm81)
(sm50)
(sm50)
(sm50)
(sm50)
بچه ها یادتونه قبلِ عید تو مدرسه قرار میزاشتیم که از فلان روز دیگه مدرسه نیایم
یه عده همیشه میریدن تو کارگروهی
اینایی که رفتن واسه ماشین ثبت نام کنن بزرگیای همون بچه هان
(sm50)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دوستان ما کجا رفتند(sm50)
(sm21)(sm181)
هی(sm50)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Milad16+ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]