غضنفر پالتوی تهرونیه رو به زور ازش میگیره یه چک هم میخوابونه تو گوشش. تهرانیه میگه تو که پالتو رو بردی چرا میزنی؟ غضنفر میگه:
.
.
.
.
.
.
.واسه اینکه نگفتی مبارکت باشه
نمایش نسخه قابل چاپ
غضنفر پالتوی تهرونیه رو به زور ازش میگیره یه چک هم میخوابونه تو گوشش. تهرانیه میگه تو که پالتو رو بردی چرا میزنی؟ غضنفر میگه:
.
.
.
.
.
.
.واسه اینکه نگفتی مبارکت باشه
یه سوال شرعی داشتم:
من دیشب تو کوچه اتفاقی دختر همسایرو دیدم.....
اونم بدون ارایش!
آیا نماز وحشت بر من واجبه؟
ﺗﻮﯼ ﻫﻤﺎﯾﺶ ﺭﻭﺍﺑﻂ خانوادگی، ﺳﺨﻨﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻤﻬﺎﯼ ﺣﺎﺿﺮ ﺩﺭ ﺟﻠﺴﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ
ﺩﺭ ﻫﻤﻮﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺍﺷﻮﻥ ﺑﺎ sms ﺑﮕﻦ "ﻋﺎﺷﻘﺘﻢ" ﻭ ﺑﻌﺪ ﺟﻮﺍﺑﻬﺎﯼ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺭﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻦ ﺑﺨﻮﻧﻦ...
پیامای شوهرای گرامی:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
۱. ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﯼ؟!
۲. ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭﺕ ﻧﻤﯿﺸﻢ؟
۳. ﺑﺎﺯ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺭﻭ ﮐﺠﺎ ﮐﻮﺑﻮﻧﺪﯼ؟
۴. ﭼﻘﺪﺭ ﭘﻮﻝ ﻻﺯﻡ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﻧﺮﻭ
۵. ﭼﯿﻪ ﺑﺎﺯ ﺍﻣﺸﺐ ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ ﺍﯾﻨﺎ ﺩﻋﻮﺗﻦ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ؟
۶. ﯾﻪ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﺮﻭ ﺳﺮ ﺍﺻﻞ ﻣﻄﻠﺐ
۷. ﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯ ﭼﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﮔﻠﯽ ﺑﻪ ﺁﺏ ﺩﺍﺩﯼ؟
۸. ﺷﻤﺎ؟
ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ هلاک و شیفته ﺍﯾﻦ ﺷﻤﺎﺭﻩ ۸ ﺷﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ زنش رو دوست داره، اصلاً عشق ازش میباره
به سلامتی پسری که عشقش عاشق
رفیقش شد...
اسم عشقشوتوگوشیش نوشت:
"زن داداش"
به سلامتی دختری که / شب عروسی دوست پسرش میرقصه و دست هاشو میندازه رو شونه عروس... میگه مواظب داداشم باش...
به سلامتي سربازي که تو ايست بازرسي شيشه مشروب رو ديد به فرماندش چيزي نگفت فقط گفت يه پيک به سلامتي عشقم بزنيد،،،،که امشب عروسيشه
بسلامتی سربازی ک باحقوق خدمتش؟؟؟
واسه دوست دخترش مانتو خرید!!!
ولی دوست دخترش دکمه هاشو واسه یکی دیگه باز کرد
به سلامتی دختری که به عشقش گفت :
اگه بمونی میشی بابای پسرم و اگه بری
میشی اسم پسرم…
به تلخی پیکهای عرقی که به سلامتی تو بلند کردم و سر لج بعضیا مزه نخوردم، مستانه به یادتم..
.!!!
بِزَن بِه نابودی کَسی کِه بِهِش اِس میدادی
تو بَغَل یِکی دیگه میخوندِش وحَذفِش میکَرد ومیگُفت:
ایرانسِل بود....!!
همچنین (sm127)نقل قول:
نوشته اصلی توسط tandis_m [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دختر گل من چطوره؟ (sm127)(sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط P!nk Rose [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اگر درد را احساس کردی،
"زنده ای"
اما اگر درد دیگران را احساس کردی
"انسانی". . . .!
چه زیبا گفت مولانا:
دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ،
ای هیچ، برای هیچ، بر هیچ مپیچ،
دانی که پس از عمر، چه ماند باقی؟
مهر است و محبت است و باقی همه هیچ..
عاقبت خاك شود حسن جمال من و تو
خوب و بد می گذرد وای به حال من و تو
قرعه امروز به نام من و فردا دگری
می خورد تیر اجل بر پر و بال من و تو
مال دنیا نشود سد ره مرگ كسی
گیرم كه كل جهان باشد از آن من و تو....
هر مرد شتربان اویس قرنی نیست
هر شیشه ی گلرنگ عقیق یمنی نیست
هر سنگ و گلی گوهر نایاب نگردد
هر احمد و محمود رسول مدنی نیست
بر مرده دلان پند مده خویش میازار
زیرا که ابوجهل مسلمان شدنی نیست
جایی که برادر به برادر نکند رحم
بیگانه برای تو برادر شدنی نیست...
خوش به حال خرسا ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
شیش ماه میخوابن, شیش ماه هم میرن ماهی گیری, کلا تو عشق و حالن
دیدین مد شده مینویسن:
مورد داشتیم دختره....
پس حالا حواساتون رو خوب جمع کنین:
مورد داشتیم دختره سال 1312 شده بود اولین زن جراح ایرانی( سکینه پری)
مورد داشتیم دختره سال 1289 نشریه دانش رو به عنوان اولین روزنامه نگار
زن ایرانی منتشر کرد(مزین السلطنه)
مورد داشتیم دختره سال 1338 اولین زنی بود که درجه سرتیپی ارتش شاهنشاهی رو گرفت (مرضیه ارفعی)
مورد داشتیم دختره تبریز به دنیا آمد شده صاحب دیوان اشعار با بیش از
2500بیت شعر(پروین اعتصامی)
مورد داشتیم دختره سال 1318 در 22 سالگی اولین زن خلبان ایرانی بود(عفت تجارتی)
نکته اش اینجاست که تا این سالها بیشتر جمعیت ایران بی سواد بودند.
مورد داشتیم دختره شده سیمین بهبانی شاعر غزل معروف دوباره می سازمت وطن
مورد داشتیم دختره مشهد به دنیا اومده شده انوشه انصاری اولین فضانوردایرانی
مورد داشتیم دختره شده مینو اختر زند عضو هیأت رئیسه دانشگاه سودرتورن استکهلم
مورد داشتیم دختره شده مریم میرزاخانی ریاضیدان و استاد دانشگاه استنفورد
مورد داشتیم دختره شده ماریا خورسند مدیرعامل شرکت تولید سخت افزار dell در سوئد
مورد داشتیم دختره شده ترانه رضوی پزشک گوگل
مورد داشتیم دختره شده پروین ثابتی استادیار هاروارد
مورد داشتیم دختره 23سالشه بوشهریه و شده تنها دریانورد زن
مورد داشتیم دختره 12 ساله کرد به نام اسرا مفاخری شده کوچکترین غارنورد جهان
و هزاران مورد دیگر....
به احترام همه دختران ایران آریایی که مادران آینده ایران عزیزمان هستند
برای کشتن یک زن نیازی نیست فریاد بزنی، ترکش کنی، رویاهایش را بدزدی یا به او خیانت کنی...
برای کشتن یک زن کافی ست وقتی برای تو پیرهن گل گلی اش را می پوشد فراموش کنی بگویی:
- چه زیبا شده ای...
آنگاه تکه ای از زیبایی زن می افتد و کمی از قلبش می ریزد و اگر فقط چندبار دیگر به همین راحتی از نگاه تو بیفتد تمام او می شکند و یک روز صبح زنی را میبینی که روحش به مقصد جهنم تنهایی خانه ی تو را ترک کرده اما خودش مشغول چیدن میز صبحانه توست و تو محکومی با جسد متحرک یک زن صبحانه بخوری...آری ستایش کردن همدردت رابیاموز...
خشونت علیه زنان همیشه یک چشم کبود و دندان شکسته و بینى خونی نیست...خشونت اضطرابیست که در جان زن است که فکر میکند باید لاغرتر باشد، چاق تر باشد، زیباتر باشد، خوشحال تر باشد، سنگین تر باشد، خانه دار تر باشد، عاقل تر باشد...خشونت آن چیزیست که زن نیست و فکر میکند باید باشد. خشونت آن نقابیست که زن به صورتش میزند تا خودش نباشد، تا برای مرد کافی باشد...!!!
می دانی مردانگی از نگاه یک زن چیست ؟ به خیالت جیب پر پول و مقام و هدیه های آنچنانی ؟ رستوران های کلاس بالا و سیگار و مشروب ؟ نه جانم ، این ها نیست مردانگی همه اش خلاصه می شود در یک کلام امـنـیـت امنیت می دانی چیست ؟ محکم دستش را گرفتن با دیوانگی هایش زندگی کردن احساس زنانه اش را فهمیدن امنیت یعنی دستت را که می گیرد صورتت را که می بوسد ، بداند ناب تر از دست های تو دستی نیست بداند ماندی تر از نگاه تو چشمی نیست بداند برای بوسه هایش مرز نمی گذاری برای خنده هایش می خندی برای گریه هایش شانه می شوی بداند برای راست گفتن مستی نمی خواهی بداند برای لحظه های تنهاییت سیگار نمی خواهی بداند که می دانی برایش بالاترین رستوران شاید در پایین ترین نقطه ی شهر باشد اصلا هرکجای شهر اگر تو باشی همه جا لوکس ترین جای ممکن می شود این ها مردانگی ست
آن بالا که بودم، فقط سه پیشنهاد بود.
اول گفتند زنی از اهالی جورجیا همسرم باشد. خوشگل و پولدار. قرار بود خانه ای در سواحل فلوریدا داشته باشیم. با یک کوروت کروکی جگری. تنها اشکال اش این بود که زنم در چهل و سه سالگی سرطان سینه میگرفت.
قبول نکردم. راست اش تحمل اش را نداشتم.
بعد موقعیت دیگری پیشنهاد کردند :
پاریس ؛ خودم هنرپیشه می شدم و زنم مدل لباس. قرار بود دو دختر دو قلو داشته باشیم. اما وقتی گفتند یکی از آنها نه سالگی در تصادفی کشته میشود. گفتم حرف اش را هم نزنید.
بعد قرار شد کلودیا زنم باشد. با دو پسر. قرار شد توی محله های پایین شهر ناپل زندگی کنیم. توی دخمه ای عینهو قبر. اما کسی تصادف نکند. کسی سرطان نگیرد.
قبول کردم.
حالا کلودیا- همین که کنارم ایستاده است - مدام می گوید خانه نور کافی ندارد، بچه ها کفش و لباس ندارند، یخچال خالی است. اما من اهمیتی نمیدهم. می دانم اوضاع می توانست بدتر از این هم باشد. با سرطان و تصادف.
کلودیا اما این چیزها را نمی داند. بچه ها هم نمیدانند.
پرسه در حوالی زندگی، روایت مصطفی مستور
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
خوشبختي من پيدا كردن تو از ميان اين همه ضمير بود
انتظارت چه زيباست
وقتي كه لبه جاده ي دل تنگي ايستاده ام
و تو با شاخه گلي از بهانه هاي عاشقانه مي آيي
انتظار
زيباترين نقاشي دنياست
وقتي حاصل تصويرش
تو باشي ...
هرچی میخوابم كمبود خوابم جبران نمیشه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
. باید یه برنامه بذارم برم تو كما!
عشق
زیباترین لذتی ست که
به وقت ارتکاب آن
خدا
برای بشر
ایستاده دست میزند
(sm127)
خوشبختی
رنگین کمان لبخند توست
که
با هر ترنم باران
شکل می گیرد
تو فقط خوشحال باش
من اشک آسمان را در می آورم
(sm81)
تو را میخواهم
نه آنگونه که دوست دارم
و نه آنگونه که آرزو دارم
تو را میخواهم
آنگونه که هستی
با همان غرور خیسی
که میدانم نمی گذارد
دلم برای هیچ بارانی تنگ شود
خودخواهم
وقتی
تمام جهان را برای تو می خواهم
و تو را تنها
برای خودم
تو ماه کاملی و من
جزیره ای در آب
مرا به مد تو هر شب گذشته از سر آب
زیباترینم
بی تو
بی شب افروزی ماندنت
بی تب تند بیراهنت
شک نکن من که هیج
آسمان هم به زمین می خورد
تو سیاره مریخ شاید (sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط yasin6 [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
میگن الهام چرخنده مسابقه ثانیه ها شرکت کرده
ازش پرسیدن از کی بپرسم
گفته از مامانت
جق برای شما سرگرمیه...
اما واسه من یه اعتراضه...
اعتراض به بی کصی ها...
قدیما دخترا ابرواشون رو که برمیداشتن همه میگفتن ازدواج کرده ...
.
.
.
.
.
.
.
.
الان دختره حامله هم بشه باز کسی با اطمینان نمیتونه بگه ازدواج کرده
وای ترکیدم از خنده
ﺧﺮﮔﻮﺵ ﻣﯿﺮﻩ ﺗﻮ ﺟﻨﮕﻞ,,,, ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻦ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﺮﯾﺎﮎ
ﻣﯿﮑﺸﻪ !!!!
ﻣﯿﮕﻪ : ﺍﻗﺎ ﺭﻭﺑﺎﻫﻪ ﺍﯾﻦ ﭺ ﮐﺎﺭﯾﻪ ...ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺪﻭﻭﻭﻭﯾﻢ ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ !!!!
ﻣﻴﺮﻥ ﻣﻴﺮﻥ ﻣﯿﺮﻥ ﺗﺎ ﻣﯿﺮﺳﻦ ﺏ ﮔﺮﮔﻪ ... ﻣﯿﺒﯿﻨﻦ ﺩﺍﺭﻩ ﻫﺸﯿﺶ
ﻣﯿﮑﺸﻪ '''' ﺧﺮﮔﻮﺵ ﻣﯿﮕﻪ : ﺍﻗﺎ ﮔﺮﮔﻪ ﺍﯾﻦ ﭺ ﮐﺎﺭﯾﻪ ﺁﺧﻪ ,,,,
ﭘﺎﺷﻮ ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ، ﺑﺪﻭﯾﯿﻢ .. ﮔﺮﮔﻪ ﭘﺎﻣﯿﺸﻪ ، ﻣﯿﺮﻥ ﺳﻪ ﺗﺎﯾﯽ ﻣﯿﺮﺳﻦ
ﺑﻪ ﺷﯿﺮﻩ ....
ﻣﯿﺒﯿﻨﻦ ﺩﺍﺭﻩ ﺗﺰﺭﯾﻖ ﻣﯿﮑﻨﻪ !
ﺧﺮﮔﻮﺵ ﻣﯿﮕﻪ : ﺍﻗﺎ ﺷﯿﺮﻩ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﯾﻪ؟
ﭘﺎﺷﻮ ﻭﺭﺯﺵ ﮐﻨﯿﻢ ﺑﺪﻭﯾﯿﻢ ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ .... ﺷﯿﺮﻩ ﻫﻢ ﻣﯿﭙﺮﻩ
ﻣﯿﺨﻮﺭﺗﺶ ...ﮔﺮﮒ ﻭ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﻣﯿﮕﻦ ﭼﺮﺍ ﺧﻮﺭﺩﯾﺶ ﺣﺮﻑ ﺑﺪﯼ ﻧﺰﺩ
ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ...
ﺷﯿﺮﻩ ﻣﯿﮕﻪ : ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ... ﺍﻳﻦ ﭘﺪﺭ ﺳﮓ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺷﯿﺸﻪ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﻓﺎﺯﻩ
ﻭﺭﺯﺵ ﻣﯿﮕﻴﺮﻩ ... ﻫﻲ ﻣﯿﺎﺩ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻣﯿﺪﻭﻭﻧﻪ
گاهی اوقات دوس دارم با حسی نو بهتون نگاه کنم
ولی لامصب بازم شق میکنم نمیشه
بابام ميگه اینهمه میگن جلال آل احمد , جلال آل احمد,
مگه چیکار کرده
یه کتاب بوف کور نوشته دیگه
بهش گفتم پدر جان بوف کور کتاب صادق هدایته
.
.
.
.
.
.
.
.
میگه : بیا تازه اونم صادق هدایت نوشته
سرنوشت مال باکلاساست
ما همینجوری یهویی یه بلایی سرمون میاد
شب سر سفره شام بودیم، یهو گوشیم پی ام اومد
بابام گفت بشین من میارم
من از ترس اینکه گوشیم دست بابام نیفته سریع رفتم سمت گوشی...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دیدم بابام اس داده حالا که پا شدی آب بیار سر سفره
رویای خیس یعنی اینکه....
توی خواب آبت بیاد...
رفتم توالت عمومی در میزنم
یارو میگه: دستشویی داری؟
.
.
.
.
.
.
.
میگم : نه خواستم ببینم شما کم و کسری نداری؟؟!!!
ک.س
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
نخارد پشت من،جز ناخن انگشت من
حمام رفتی،مغزتم لیف بزن
دخیا همه بگین دوچرخه
پریود بودن چه تلخه..چون از ک.ون باید بدین یک هفته
داستــان سک.سـی+18
حوصـله نــدارم همشو تعـریف کنــم
کـــردمــش
دیروز داشتم با خانومم دور فلکه با موتور دور میزدم
برگشت گفت وااااای عزیزم... چه بوی کبابی میاد...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
منم لوتی بازیم گل کرد...
گفتم گور بابای بنزین... یه دور دیگه چرخیدم :))
ﭘﺸﺖ ﭼﺮﺍﻍ ﻗﺮﻣﺰ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﻔﺘﻢ : ﺧﺎﻧﻮﻣﯽ ﻣﺴﺎﺑﻘﻪ ﺑﺪﯾﻢ؟؟؟
ﮔﻔﺖ : ﺷﺮﻁ ﭼﯽ؟؟؟
ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺎﯼ ﻭ ﻗﻠﯿﻮﻥ ﻫﺮﮐﯽ ﺑﺎﺧﺖ !
ﮔﻔﺖ : ﺑﺎﺷﻪ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺧﺘﯽ ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﺎﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﯾﻢ !!!
همون لحظه پاروگذاشتم رو گاز ﻓﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻡ
185 ﺗﺎ سرعت ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻢ، ﺳﭙﺮ ﺑﻪ ﺳﭙﺮ ﺩﻧﺒﺎﻟﻢ داره میاد. بنزینم داره تمام میشه ،میگید چکار کنم ؟؟؟
دیالوگ همیشگى بین من و زندگى:
من : امروز خیلى خوشحالم :)
زندگى : الان میرینم بهت
والا بخدا الان خوشگل زیاد شده
قدیما دو سه نفر بیشتر نبودیم
از بچه ی ۶ ﺳﺎﻟه فامیلمون پرسيدم ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﺭﻓﺘﯽ ﯾﺎ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﺖ..؟
ﻣﯿﮕﻪ :ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ!
هیچی دیگه حرفی واسم نموند !
در جوابش گفتم دیگه چه خبر ؟؟ گفت : دسته تبرررر !!!
گفتم اصلا گه خوردم!!
گفت كاري به خورد و خوراكت ندارم !
کم آوردم گفتم باشه. گفت بشاش چشات وا شه
به همين بركت الان دو روزه زنگ ميزنه خونمون گفتم بگيد نيست!