تلخی نکند شیرین ذقنم
خالی نکند از می دهنم ... (sm81)
نمایش نسخه قابل چاپ
تلخی نکند شیرین ذقنم
خالی نکند از می دهنم ... (sm81)
عریان کندم هر صبحدمی
گوید که بیا من جامه کنم ... (sm81)
از ساغر او گیج است سرم
از دیدن او جانم است تنم ... (sm81)
بیا بخورش عمو جون بیا گریه نکن (sm222) (sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط MrCrow [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
تنگ است بر او هر هفت فلک
چون میرود او بر پیرهنم ... (sm81)
میگفت که در چنگ منی
من ساختمت چونت نزم ... (sm81)
Ebi - Stars - Setare Haye Sorbi (sm50)
من چنگ توام بر هر رگ من
زخمه بزنی من تن تننم ... (sm81)
سر فتنه دارد دگر روزگار
من و مستی و فتنه ی چشم یار ... (sm81)
اگه نرفته بودی گریه منو نمیبرد... (sm172)
نمیدانم از دور گردون شگفت
ندانم که را خاک خواهد گرفت
اگر رند مغ آتشی میزند
ندانم چراغ که بر می کند ... (sm81)
شبانه های بی تو یعنی حضور گریه
با من نبودن تو یعنی وفور گریه... (sm172)
(sm81)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Malware [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ستاره های سربی فانوسکای خاموش
منو هجوم گریه از یاد تو فراموش... (sm81)(sm172)(sm50)
شیر تو این زندگی... (sm50)
مغنی بساز آن نوایینسرود
بگو با حریفان به آواز رود
که از آسمان مژده ی نصرت است
مرا بر عدو عاقبت فرصت است ... (sm81)
مغنی نوای طرب ساز کن
به قول و غزل قصه آغاز کن
که بار غمم بر زمین دوخت پای
به ضرب اصولم برآور برآور ز جای ... (sm81)
رستم از این بند و بلا
زین دل بلا مرده بلا ... (sm81)
زنده و مرده وطنم
نیست به جز فضل خدا ... (sm81)
رستم از این بیت و غزل ای شه دیووانه ازل
مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا کشت مرا کشت مرا ... (sm81)
بیا بمالمت به خیارم
آینه ام آینه ام درد مقالات نی ام
دیده شود حال من از چشم شود گوش شما ... (sm81)
حشر زده به قلبت (sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Gsshop [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
تا که خرابم نکند کی دهند آن گنج به من
تا که به سیلم ندهد کی کشدم بحر عطا ... (sm81)
یکی از معجزات کتابهای شهید مطهری این است که به هر زبان که ترجمه کنی همانقدر بیمعنی است(sm2)
مگه اینارو ترجمه هم میکنن (sm54)
با هر ستاره ای سر و کار است هر شبم
از حسرت فروغ رخ همچو ماه تو ... (sm81)
حافظ طمع مبر ز عنایت که عاقبت
آتش زند به خرمن غم دود آه تو ... (sm81)
ببرش پشت تالار (sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Amir [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چرا با نام دین چون میکنید
پشت عسلام پنهان میشوید و شهر را حمام خون میکنید
طالبان القاعده ملا عمر جهل دینی برج ویران میکنید
آنکه ایمان داشت ای دریغ این جهالتتون سست ایمان میکند
یا ... میبودی اگر گردن این ک...سخلان را میزدی
جای عصر جاهلیت در حجاز کاشی در به پاتایا می آمدی ...
فکر کردم به زبون های دیگه هم ترجمه میکنن (sm2)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Amir [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm46)(sm176)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Amir [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
چارمضراب [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
آه که اینطور (sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط Amir [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
سیاوش قمیشی - دلتنگی (sm81)
(sm50)
این چیه؟! شعره؟! (sm54)نقل قول:
نوشته اصلی توسط MrCrow [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
این الان متن آهنگ شاهکار بینش پژوه تشریف داره که خودم پالایشش کردمنقل قول:
نوشته اصلی توسط Malware [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm54) لینک بده ببینم چیه اینهمه در موردش حرف زدین (sm120)نقل قول:
نوشته اصلی توسط MrCrow [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
روشن شده چراغ ِ حیاط ِ بدون ِ در
آواز/ داده اند به دنیا خروس ها
از لنگشان هوا شده در فیس بوک تر!!
تا جیغ می زنند سر ِ ما عروس ها
تاریکی است و هیچ کسی هیچ چی ندید
مانده ست روی گردنشان جای بوس ها
یک روز می کِـشند مرا تا ته ِ جنون
یک روز می کـُشند مرا این دیوث ها
خشکیده است چشم و لب و شعرهایمان
کاری که آفتاب تو!! با نهر می کند
دستی که دست من وسط ِ دست هاش بود
دارد به زور در دهنم زهر می کند
از گربه که یواشکی ِ ماستمالی است
تا سگ که شاش در وسط ِ شهر می کند
می گوزد از دهان -مثلا شعر گفته است!-
امروز هر که از ننه اش قهر می کند!!
«ما عاشقان دین و دل از دست داده ایم»
ننگ است سهم ما و تو را نام، نوش جان!
تریاکتان به راه در این ماه ِ راه راه!
در دست هایتان کپل خام نوش جان
با ماه ها معاشقه کردن دو دُور و نیم!!
آه ای پلنگ رفته سر بام! نوش جان
برگشته است شاعر ملّی و میهنی!
با زیپ وا شده... صله و شام نوش جان!!
این هجو نیست! قصّه ی نسلی ست که نبود
خودکار من برای تو حالی به حالی است
باید که دستشویی ِ تاریخ، پُر شود
وقتی کتابخانه ی اسطبل، خالی است!
از درد شهر مُردم و مُردیده تر شدم
محکم ترین ِ واکنشش، بی خیالی است
از شعر تا شعور در این آش ِ شور ِ زور!
استاد، شغل اصلی ِ شان خایه مالی است
باید فرار کرد به خانه که خانه نیست
از بچّه ای سوال شده: چند سالت است؟!
این راه راست کرده ی ما مقصدش کجاست؟
باز این چه شورش است عزیزم؟! چه حالت است؟!
از دایی ات بپرس که امشب زن ِ عموست!
از عمّه ات بپرس اگر پیش خاله ت است!!
باید که رید در همه اش با مخلّفات!
شهری که فرق مرد و زنش، ریش و آلت است
خوابم نمی برد سر ِ این سنگ لعنتی
از بالشی که شاهد ِ خون گریه هام بود
هر سوخته ذغال سر ِ منقلی شد و
هر پخته ای که دیدم و دیدیم خام بود
در گوش شهر، روضه ی بز خواندم از سکوت
که آرمان ِ اصلی ِ شان انتقام بود!
تنها نشستم و به خودم زل زدم فقط
هر چیز خوب بود یقینا حرام بود!
خون بود توی شعر که می خواند از جنون
با اینکه کار ِ دوختن لب ادامه داشت
پاشویه می شوم وسط اشک یا شراب
که قرص خورده بودم و این تب ادامه داشت
خارج نشد به زور من از شهر و مردمش
بادی که توی مقعد و غبغب ادامه داشت
روشن شدند کلّ چراغان و هر خروس
هی خواند و خواند و خواند... ولی شب ادامه داشت
گفتند یار و پشت تو هستیم تا ابد
مقصودشان معامله ی قوم لوط بود!
در انتظار مرگ به خورشید خیره شد
پروانه ای که داخل تارعنکبوت بود
از خودکشی بلبل این باغ واضح است
آواز سوت بود که آواز سوت بود
شب بود و تا سحر همه از تیغ رد شدند
تنها جواب واقعی ما سکوت بود...
"دکتر سید مهدی موسوی"
(sm50)