من نمیفهمم اولین کسی که شیر رو کشف کرد دقیقا داشت با گاو چیکار میکرد؟؟؟؟
نه ناموسن ؟؟؟
نمایش نسخه قابل چاپ
من نمیفهمم اولین کسی که شیر رو کشف کرد دقیقا داشت با گاو چیکار میکرد؟؟؟؟
نه ناموسن ؟؟؟
پــــــــسر : عشقم رمز فیسبوکت چیه ؟!
دخــــــتر : تاریخ روزی که باهم دوست شدیم !
پـــــــسر : بیخیال من بهت اعتماد دارم عزیز دلم !!!!
از این به بعد میخوام یه دستکش آشپزخونه باد کنم از زیر لحاف هر شب بذارم بیرون دهن این پشهها سرویس شه باهاش مشغول باشن
هیچی مثل این مساله رو اعصاب من نمیره که :
با یه نفرخداحافظی کنم، بعد هم مسیر بشیم، بعد کنار هم هی راه بریم، بعد من سرعتم رو کم و زیاد کنم که بیشتر از این ضایع نشیم ..!
ﺍﺩﺩ ﻟﯿﺴﺖ ﭼﯿﺴﺖ؟
.
.
.
.
.
ﻓﻬﺮﺳﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﺷﺎﻣﻞ 95 ﺩﺭﺻﺪ ﻫﻮﯾﺞ ﻭ 5 ﺩﺭﺻﺪ ﺩﻭﺳﺖ |:
تو پاساژها دقت کردین مردا دست خانوماشونو میگیرن؟؟؟
چون اگه دستشو ول کنن میرن خرید میکنن
رمانتیک بنظر میرسه ولی در حقیقت اقتصادیه..
شکایت شنگول و منگول:
مامانمون با بز زنگوله پا شوهر کرده، شبها نمیتونیم خوب بخوابیم، همش صدای زنگوله میاد
دختره به مامانش میگه , چی میشد منم مثل پسرا وسط پام یه بلبل داشتم ؟ مامان میگه تو وسط پات یه لونه داری كه همه بلبلا واسش چهچهه میزنن...!!!
اگه گفتيد شباهت پسر و موش در چيه؟هر دوتا دنبال سوراخ ميگردن
مشکل از آنجا شروع میشود که دل و ک-و..ن با هم همراهی نمیکنند. یکی تنگ است و دیگری گشاد....
تو مهمونی یه دختره نشسته بوده پسره میگه جیگرتو بخورم... پیر مرد میشنوه میگه جیگرش كه نرمه رو بده من بخورم.. تو كه دندون داری بیا ك-ی-ر منو بخور !
همان مردی که شد دلخون لیلی
که میگفتن بهش مجنون لیلی
حدیث عشق او هم یک کلک بود
فقط میخواست بذاره ک-و*ن.. لیلی
انکه میگوید دوستت دارم یا راست میگوید!
یا راست کرده!!!
دوتا خانومه نشسته بودن تو تاكسی، همینجور داشتند از هر دری صحبت می كردند. یكیشون بر می گرده به اونیكی میگه، شما شغلتون چیه؟ یارو جواب میده: والله من كارم نسبتا راحته، صبح پا میشم صبحونه می خورم، میرم بیرون یك دوری اطراف می زنم، میام خونه دوش میگیرم، دوباره می رم بیرون،یك مقدار تو خیابون پرسه می زنم، میام خونه دوش میگیرم، بعد ناهار می خورم، می رم بیرون یك مقدار می گردم، دوباره میام خونه یك دوش می گیرم، می خوابم... شما شغلتون چیه؟ اونیكی زنه جواب می ده
زنه جواب می ده: والله منم مثل شما ج ن د م، منتها اینقدر وسواس ندارم !!!
از یارو میپرسن میدونی چرا کاندوم شفافه؟
میگه چون حالا که قراره اسپرمها به مقصد نرسند لااقل بزاریم از منظره لذت ببرند.
یه روز یه نفر برای دوستش خاطره تعریف می کرده میگه :
یه بار تو جنگل گردش می کردم ، یهو یه شیره پرید جلوم .من شروع کردم به دویدن و شیره هم دنبالم لیز میخورد و می اومد.
در همین لحظه دوستش بهش گفت: بابا تو خیلی شجاعی.من اگه جا تو بودم شلوارم را جوری خراب می کردم که از پاچه های شلوارم بزنه بیرون.
دوستش میگه: پس فکر کردی برای چی شیره دنبالم لیز می خورد....
بزرگترین هنر خانوما : در یک لحظه نرم افزار رو به سخت افزار تبدیل میکنن !!!
یارو پدر زنش میمیره , شب نمیدونسته چه جوری به زنش بگه دلش میخواد، میگه: خانم شلوارتو در بیار ببینیم چه خاكی باید تو سرمون بریزیم
پیرمرده میره دکتر . بغل دستیش که لکنت زبون داشته میگه ش شما چ چه ناناناراحتی ددارین؟ پیرمرده میگه پروستات،میگه ب ب ببخشید پ پروستات چی چی چیه؟ پیرمرده میگه همین جوری که شما حرف میزنین من میشــــاشـــــم
پسر ه میره پیش یك افسره پلیس، ازش میپرسه: ببخشید ساعت چنده؟ یارو میگه: ده دقیقه به ده. میگه: ساعت ده بیا بكن م ت! بعد هم میزنه به چاك، افسره هم میفته دنبالش. پسره میدوه تو خونشون، درو پشت سرش میبنده. پلیسه در خونه رو میزنه، پدرش میاد دم در، میگه: بعله؟ افسره نفس-نفس زنان میگه: آقا این چه وضعیه؟! پسرتون به من گفته ساعت ده بیا بكن م ت!! پدره هم میگه: خوب بابا چه خبرته؟! هنوز كه پنج دقیقه مونده
مضرات بچه: نه میذاره که بخوابی. نه میخوابه که بذاری...
تست رفاقت :
اگر یک مار سر ک*ی.ر رفیقتو زد ، وایمیستی پرپر زدنشو
نگاه میکنی یا سر ک*ی.ر شو میک میزنی ؟؟؟؟؟ جواب بدین
یه مرده سوار تاكسی میشه و شروع میكنه با راننده دردل كردن. میگه: از وقتی زنم آموزش رانندگی میدید هر شب ك-ی.رمو میگرفت و میگفت دنده یك، دنده دو، و... حالا از وقتی گواهینامهشو گرفته شبا میاد ك-ی.رمو میگیره و میگه: 20 لیتر بنزین بریز
زن خارجی با ایرانی: . . "زن خارجی :عزیزم من میرم حمام میام تا با هم س.ک-س.کنیم!" . . "
زن ایرانی :بیا خبر مرگت بکن ،میخوام برم حموم !!!"
یارو میره "استریپ شو"بعد از چند ساعت به رفیقش میگه:پاشو بریم،از اول هم معلوم بود این دختره زورش نمیرسه این میله رو كج كنه
تو زندگی مجردیمون مامانمون میگه اینکارا نکون اینو نکن نکن نکن نکن می ترسیم وقتی زن گرفتیم بگه مامان اینقدر زنتو نکن الان نکن امروز نکن بعدان نکن فردا نکن اصلا نکن
دختره داشته بافتني ميبافته، يه بوي بدي هم ميومده...
بهش ميگن: اين بوي بد مال چيه؟
جواب ميده: مامانم گفته يكي از زير، يكي از رو، يكي ول كن!!!
(sm93)(sm93)(sm93)(sm127)(sm127)(sm127)(sm127)(sm1 27)(sm127)(sm93)(sm93)(sm93)
زن نصف شب از خواب بیدار شد و دید که شوهرش در رختخواب نیست و به دنبال او گشت.
شوهرش را در حالی پیدا کرد که توی آشپزخانه نشسته بود و به دیوار زل زده بود و در فکری عمیق فرو رفته بود و اشکهایش را پاک میکرد و فنجانی قهوه مینوشید.
در حالی که داخل آشپزخانه میشد پرسید: چی شده عزیزم این موقع شب اینجا نشستی؟
شوهرش نگاهش را از دیوار برداشت و گفت: هیچی فقط اون وقتها رو به یاد میارم، ۲۰ سال پیش که تازه همدیگرو ملاقات کرده بودیم ، یادته...؟!
زن که حسابی تحت تاثیر قرار گرفته بود، چشمهایش پر از اشک شد و گفت: آره یادمه ...
شوهرش ادامه داد: یادته پدرت که فکر می کردیم مسافرته ما رو غافلگیر کرد؟
زن در حالی که روی صندلی کنار شوهرش می نشست گفت: آره یادمه، انگار دیروز بود ...
مرد بغضش را قورت داد و ادامه داد : یادته پدرت تفنگ رو به سمت من نشونه گرفت و گفت: یا با دختر من ازدواج میکنی یا ۲۰ سال میفرستمت زندان آب خنک بخوری ؟
زن گفت : آره عزیزم اون هم یادمه و یک ساعت بعدش که رفتیم محضر.
مرد نتوانست جلوی گریه اش را بگیرد و گفت: میدونی اگه رفته بودم زندان، امروز آزاد می شدم .....
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm2)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نامه ى الهام چرخنده به الكسيس تگزاس
،،،،
نميدانم چند هزار نفر از جوانان اين مرز و بوم را به تباهى كشانده اى !
نميدانم درهاى جهنم را به روى چند ميليون نفر باز كرده اى !
فقط اين را ميدانم كه درهاى توبه به روى همه باز است ، حتى تو !
،،،
به اطرافت خوب نگاه كن !
همكارت آنجلينا مسلمان شد و آن دختره (گلشيفته)هم بالاخره سر عقل آمد.
مگر تو چه چيزى از آنها كمتر دارى؟
آنها هم يك روزى به مانند تو جاهل بودند و در منجلاب ثروت و شهوت دست و پا ميزدند
اما نهايتا به ريسمان الهى چنگ زده و خودشان را نجات دادند
به اين به به و چه چه هاى اطرافيانت توجه نكن .
انها تو را براى خودت نميخواهند !
ميداني بعد از تمام شدن فيلم پشت سرت چه ميگويند ؟
ميگويند : عجب گوشتى بود !
آرى انها تو را مثل يك تكه گوشت مي بينند نه يك انسان ...
....
الكسيس عزيز !
هر چيز با ارزش يك محافظ هم دارد
مرواريد بدون صدف بى ارزش است و كرم بدون پيله تبديل به پروانه نميشود
و اين را بدان كه مگس ها به دور آبنباتى ميچرخند كه پوشش نداشته باشد
حتى به تازگى كشف كرده اند كه هواپيماهاى فانتوم مجهز به چندين لايه ى كامپوزيتى هستند تا از هجوم اشعه هاى مغناتيسى دشمن در امان بمانند
،،،
تگزاس عزيز
به همراه اين نامه يك روسرى قرمز رنگ هم برايت فرستاده ام . صورت تو زيباست اما مطمئن باش كه بدون آن روسرى يك چيزى كم دارد. آرامش!
.....
به اميد ديدار
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
ساختگیهنقل قول:
نوشته اصلی توسط hesamz [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اوهومنقل قول:
نوشته اصلی توسط daniyal [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
آورده اند که کفن دزدی در بستر مرگ افتاده بود،پسر خویش را فراخواند، پسر به نزد پدر رفت گفت ای پدر امرت چیست ؟پدر گفت ،پسرم من تمام عمر به کفن دزدی مشغول بودم و همواره نفرین خلقی بدنبالم بود اکنون که در بستر مرگم و فرشتهءمرگ را نزدیک حس میکنم بار این نفرین بیش از پیش بردوشم سنگینی میکند.از تو میخواهم بعد از مرگم چنان کنی که خلایق مرا دعا کنند و از خدای یکتا مغفرت مرا خواهند. ..
پسر گفت ای پدر چنان کنم که میخواهی و از این پس مرد و زن را به دعایت مشغول سازم
پدر همان دم جان به جان آفرین تسلیم کرد.
از فردا پسر شغل پدر پیشه کرد با این تفاوت که کفن از مردگان خلایق می دزدید و چوبی در پشت آن مردگان فرو مینمود و از آن پس خلایق میگفتند خدا کفن دزد اول را بیامرزد که فقط میدزدید وچنین بر مردگان ما روا نمیداشت..!!
لطفاً اطلاع رسانى كنيد؛
.
.
.
.
چند شب پيش يكى از دوستان ؛ نزديكى غروب داشته ميرفته خونه، طرفاى ميدون آزادى چشمش ميوفته به زن جووني كه كنار خيابون منتظر ماشين ايستاده.
نگه ميداره و سوارش ميكنه،
هنوز خيلى نرفته بودن كه زنه ميگه : ببينم واسه امشب خانوم ميخواى؟
رفيق ما هم ميگه چند؟
زنه ميگه شبى بنجاه هزار تومن.
خلاصه چك و چونه ميزنن تا اينكه آخرش به بيست هزار تومن راضى ميشه. رفيق ما هم ميبره خونش،
خلاصه خانومه رو ميبره تو رختخواب و شروع ميكنه به عشق و حال،داشته سينه هاشو ميخورده كه ميبينه سرش داره گيج ميره و...؛
وقتى به هوش مياد ميبينه افتاده روى تخت و تمام خونه و زندگى و ماشينش رو بردن،
ميفهمه كه دختره يه چيزى به سينه هاش ماليده بوده كه بيهوش شده،
دوستان عزيز خواهشاً قبل از خوردن ممه هاى ناشناس ممه رو قشنگ ضد عفونى كنين با الكل يا ريكا قشنگ بشورين حتى الامكان با ريكا و اسكاچ و سيم ظرفشويى تا عارى از مواد بى حسى بشه، البته راههاى ديگرى هم هست كه عبارتن از : "جوشاندن ممه در قابلمه يا كترى به مدت بيست دقيقه"
موفق باشين
مورد داشتیم دختره رفته لاک بخره فروشنده گفته اصل...
.
.
.
.
.
گفته رها 22تهران...
قـــیـــافــه بعــضـی دختـــرا بـــدون ارایــش جــوری میشـــه کـــه مــیــتــونــی بــه خــورشــیــد مــســتــقــیــم نــگــاه کــنــی ولــی به اونــا نــه.