ﺩﺧﺘﺮ :ﺩﻳﮕﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻳﮕﻪ ﺟﺪﺍ ﺑﺸﻴﻢ
ﭘﺴﺮ : ﭼﺮﺍﺍﺍﺍ؟ !
ﺩﺧﺘﺮ :ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﭼﻴﺰﺍﻱ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮔﻴﺮ ﻣﻴﺪﻱ ﺭﺿﺎ
.
.
.
.
.
.
.
.
ﭘﺴﺮ : ﻣﻦ ﮐﻪ ﺭﺿﺎ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﻓﺮﻫﺎﺩﻡ
ﺩﺧﺘﺮ : ﺑﻔﺮﻣﺎ ﺩﻳﺪﻱ ﮔﻔﺘﻢ
نمایش نسخه قابل چاپ
ﺩﺧﺘﺮ :ﺩﻳﮕﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻡ ﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﻳﮕﻪ ﺟﺪﺍ ﺑﺸﻴﻢ
ﭘﺴﺮ : ﭼﺮﺍﺍﺍﺍ؟ !
ﺩﺧﺘﺮ :ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﭼﻴﺰﺍﻱ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﮔﻴﺮ ﻣﻴﺪﻱ ﺭﺿﺎ
.
.
.
.
.
.
.
.
ﭘﺴﺮ : ﻣﻦ ﮐﻪ ﺭﺿﺎ ﻧﻴﺴﺘﻢ ﻓﺮﻫﺎﺩﻡ
ﺩﺧﺘﺮ : ﺑﻔﺮﻣﺎ ﺩﻳﺪﻱ ﮔﻔﺘﻢ
چالش مانکن فقط وقتی دوس دخترتو میبری جواب ازمایششو بگیره پرستار میگه تبریک میگم همسرتون بارداره
چه شنبه فرهیخته و باشعوری بود
لطفا شنبه های دیگه یاد بگیرن
دارم تو کوچه راه میرم یه خانمه با ماشین رفت تو چاله آب پاشید همه صورتم و لباسام خیس شد، وایساده میگه وای خیس شدید ؟
گفتم نه دیدم یه خانم محترمی مثل شما رانندگی یاد گرفته اینا اشک شوقه
ﺯﻥ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯿﮕﻪ :
"ﺍﮔﻪ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺑﺮﺍﺕ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ"
ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯿﮕﻪ :
"ﺑﻤﯿﺮﻣﻢ ﻧﻤﯿذﺍﺭﻡ ﺑﺮﺍﺕ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺑﯿﻔﺘﻪ"
.
.
.
.
.
.
به ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺩﺍ ﻭ ﺯﻧﺎﯼ ﻋﺎﺷﻖ که ﻫﺮﺩﻭﺷﻮﻥ ﺯﺭ ﻣﻔﺖ ﻣﯿﺰﻧﻦ
عشق واقعی موقع تقسیم ته دیگ سیب زمینی مشخص میشه
از خدا که پنهون نیست
ولی خدا رو صدهزار مرتبه شکر که از شما پنهونه
وگرنه میذاشتین تو تلگرام و اینستا، الان کل ایران میدونستن
من جنبه ندارم ولی میام(sm2)
پر از بغضم رفیق....
—شانه ات ساعتی چند؟
—چی؟؟؟
-5500 تومن؟!
چه خبره مشتی ؟ ریدم تو شونت ...
مگه شونه تخم مرغه؟
خداحافظی با تعطیلات
به اطلاع عموم میرساند
دیگه تعطیلی نداریم تا برج 12
امسال هم 22بهمن روز جمعه میباشد
دیگه به درجه ای رسیدم که
هر مشکلی تو زندگیم پیش میاد اینقدر بیخیالش میشم که خودش حل میشه و میگه خاک تو سر بیخیالت
من که رفتم ولی یه فکری واسه خودت بکن
دختره پست گذاشته: خوشبختی ینی تو سرمای بیرون، گرمای دستاش آرامش بده بهت..
عزیزم اون بدبختیه
خوشبختی ینی بخاریِ ماشین شاسی بلندش تو رو گرم نگه داره
اونجاش که شاعر میگه:
"بعد از رفتن تو همه درارو بستم"
اینجا قشنگ تابلوئه شاعر از تنهایی خا..یه کرده
يه مدتم با يه آهنگ اُكرايني اشك ريختم ، عاشق شدم ، خاطره ساختم ،
بعد كه رفتم معنيشو خودم ديدم يارو در حمايت از سگا اينو خونده!!
تو یخچال ما تنها ظرفی که صادقه ظرف پنیره…
در قابلمه رو بر میداریم توش خیاره
ظرف حلوا شکری رو باز میکنیم توش پیاز داغه
شیشه مربا رو باز میکنیم توش رب گوجست
بطری نوشابه رو باز میکنی توش عرق نعناس
بد زمونه ای شده
دختره میگه ما دخترا همه چیزمون رو به هم میگیم حتی تاریخ پری.ود شدنمون رو
یه جور میگه انگار ما پسرا تاریخ پری.ود شدن اونا رو به هم نمیگیم.
اینایی که کلا نیم مترن ولی دنبال پسر 2.35 ان به اختلاف قد فکر نمیکنن؟
نسبت فشار بر مساحت چی؟
یه بارم داشتم دوست دخترم میآوردم خونه، تو آسانسور همسایمونُ دیدم گفت مادرتون میدونه؟ گفتم مگه شما زنتُ میک.نی به مادرت سریع خبر میدی؟
یواش یواش لباسا داره به سمتی میره ک به جای چی پوشیدی، بهتره از جمله چقدر پوشیدی استفاده کنیم
اصن من خودم ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﺮﻡ ﺑﺎﻧﮏ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﯾﻪ ﺷﻤﺎﺭﻩ ، ﭘﻨﺞ
ﺷﯿﺶ ﺗﺎ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻡ
ﺍﯾﻨﻄﻮﺭﯼ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﻣﻦ ﻣﯿﺎﺩ ﻭﻗﺘﯽ
ﻫﯽ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﻫﺎﺭﻭ ﺍﻋﻼﻡ ﻣﯿﮑﻨﻦ
ﻭ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻪ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺗﺎ
ﺩﻡ ﺑﺎﺟﻪ ﺫﻭﻕ ﻣﺮﮒ ﻣﯿﺸﻪ !
بله ﮐﺎﺭ ﻣﺎ ﺷﺎﺩ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﻝ ﻣﻠﺘﻪ
دختر فامیلمون پنج سالشه بهش میگم مریم گلی بیا بغلم یه بوس بهم بده
برگشته مگیه مگه تو خودت زن نداری ؟؟ بزار برم برا الهام بگم میخواستی بوسم کنی
تازشم من میخوام زن وحید بشم
من : وحید کیه ؟؟
اون : پچه قشنگ مهد کودمونه
من : جااااان ، حالا اونم ترو میخواد ؟؟
اون : دارم روش کار میکنم
من : خرج زندگیرو چکار میکنید ؟؟
مریم : بچه پولداره
ﻣﯿﺪﻭﻧﯿﺪ ﺍﮔﻪ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺱ ﻗﺎﺩﺭﯼ ﻭ ﺟﻮﺍﺩ ﯾﺴﺎﺭﯼ ﻣﺠﻮﺯ
ﮐﻨﺴﺮﺕ ﺑﺪﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﮐﻪ ﭘﯿﺶ ﻣﯿﺎﺩ ﭼﯿﻪ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﻣﺸﮑﻞ ﺟﺎ ﭘﺎﺭﮎ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ؟
ﺟﺎﭘﺎﺭﮎ ﭼﻮﻥ ﺍﮐﺜﺮﺍ ﺑﺎ ﺗﺮﯾﻠﯽ ﻭ 18 ﭼﺮﺥ ﻭ ﺍﺗﻮﺑﻮﺱ ﻣﯿﺎن
بابام به مامانم اس ام اس عاشقانه فرستاده...الان 2 روزه خونمون دعواست
مامانم گیر داده به بابام که این اس ام اس و کی واست فرستاده بوود؟
دختره به پدرش میگه :
پسر عباس آقا اذیتم کرد . میگه چطور؟
دختره میگه : منو بوسید، بغلم کرد، پست.ونومامو مالیدو خورد ، شورتمو در آوردک.سمو حسابی لیس زد .
پدرش میگه : تف به روت دختر کی.رم راست شد ننت کو .. !؟
قدیما مهمون میومد
سریع میرفتن رسیور رو جمع میکردن میذاشتن لای رخت خواب ها
الان مهمون میاد ما با مودم اینکارو میکنیم
با این حجم از فیلمایِ س.کس با حیوانات که اومده
خوب شد دایناسورا منقرض شدن!
وگرنه یه کُ.سخُلی پیدا میشد با اونم س.کس میکرد
دو دسته از مردم هستن که از دخترها متنفرن
یکی که تازه از یه دختر زخم خورده
یکی هم راننده سرویس مدارس دخترانه
ینی واقعا سرویسش میکنن
دیشب داشتم با بابام فیلم هندی میدیدم یارو با یه تیر ۵ نفرو کشت
.
.
.
به بابام گفتم بزن اونور اینا همش خالیبندیه..
.
.
.
.
.
.
.
.
برگشت گفت خالی بندی اینه که راننده سیگار میکشه تو بو میگیری
هیچی نشستیم فیلمو دیدیم چه فیلمی بود
وضعیت توالت آپارتمانیا ۍ جوریہ...
وسط خونہ بگ.وزۍ سنگین ترۍ
به یارو میگن با شاش جمله بساز،
میگه: ﺷﻮﻫﺮﻡ رفته خونه یکی از داداشاش!
میگن منظور از شاش به معنی جیش!
میگه: پس حتماً رفته خونه آبجیش
تو یه محله دیوار مهربانی زدن
بعد یه مَرده نشسته کنارش نگهبانه...
رو بنرش هم نوشتن " نیاز نداری بذار ، جرات داری بردار "
ترم 1 روز اول رفتم سر کلاس دیدم استاد اومد پاشدم صلوات فرستادم هرکاری کردیم استاد نموند میگفت یا اینو بفرستین اول دبیرستان یا همرو حذف میکنم
سیر تکامل عکس پروفایل خانمایی تازه تلگرام نصب میکنن
روز اول عکس نداره
روز دوم عکس یه شاخه گل
روز سوم عکس یه زن خوشکل
روز چهارم عکس بچه شون
روز پنجم عکس بچه شون و شوهرشون
روز ششم عکس خودشو و شوهرش
روزهفتم عکس خودش تنهایی
روز هشتم عکس خودشو دوستاش
روز نهم رو روم نمیشه بگم
با دوست دخترم تو آسانسور داشتیم لب میگرفتیم یکی اومد گفت حاجی چکار میکنی؟
گفتم مگه همه اینجا این کارو نمیکنن؟
گفت چرا،فقط قبلش بزن حرکت کنه
یه دفه یکی وسط اتوبوس بلند داد زد
" آقایون وخانووووم های محترم "
پش.مام ریخت فک کردم میخواد گروگان گیری کنه
یهو گفت ۶تاخودکار فقط ۲تومن
زیر سِرُم بودم، یه خانوم دکتر جوون وخوشگل اومد بالا سرم گفت
.
.
.
.
.
.
.
وضعیتت خوبه؟
گفتم آره ماشین دارم خونه وکارهم دارم!
به تزریقاتیه گفت یه آرام بخش دیگه بهش بزن
زنه بالایِ 55 سال سن داشت
امنیت اخلاقی واسه مانتو کوتاهش انداختتش تو وَن
والا اون بکِشه پایینم ما درختا رو نگاه میکنیم
زن: میگم اگه من بميرم تو چکارمیکني؟
شوهرش: معلومه ديگه ديوونه میشم!
زن: ديگه زن نمیگيری؟
مرد: نمیدونم، از ديوونه هرکار بگی برمیاد
ﯾﻪ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺷﺐ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺑﺠﺎﯼ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻓﻘﻂ ﺗﻘﻠﺐ ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺖ ﻭ ﻫﯽ ﺗﺨﻢ ﻣﺮﻍ ﺍﺏ ﭘﺰ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ
ﻓﺮﺩﺍ ﺍﻭﻝ ﺁﺯﻣﻮﻥ ﻫﯽ ﻣﯽ ﭼ.ﺴﯿﺪ
ﻧﺎﻇﺮ ﺟﺮﺍﺕ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﺑﺮﻩ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺑﺮﺵ، ﺍﻭﻧﻢ ﺗﻘﻠﺐ ﻣﯿﮑﺮﺩ
ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺭﻩ ﺩﻧﺪﺍﻧﭙﺰﺷﮑﯽ شهید بهشتی ﻣﯿﺨﻮﻧﻪ
روزی زنی با شوهرش غذا میخورد ...
فقیری درب خانه را زد...
زن بلند شد و دید كه فقیر است ، غذایی برداشت تا به او بدهد
شوهرش گقت :كیست؟
زن جواب داد : فقیر است برایش غذا میبرم
شوهرش مانع شد تا این كه جر و بحث بالا گرفت و كارشان به طلاق كشید!
سالها گذشت و زن یک شوهره دیگری گرفت...
روزی با شوهر دومش غذا میخورد كه فقیری در خانه را زد...
مرد در را باز كرد دید كه فقیری است كه نیاز به غذا دارد
به خانه برگشت و گفت : ای زن غذایی برای فقیر ببر
زن فوراً بلند شد و غذا را برد... امــــا
زن با چشمانی پر از اشك برگشت
شوهرش گفت چه شده ای زن ؟
زن گفت : این فقیر كه در خانه آمده شوهر قبلی من است...
مرد زنش را در آغوش گرفت و سپس او را تا صبح كرد !
نمیدونم چرا این طوری تموم شد قرار بود پند اخلاقی داشته باشه
ولی خو یارو راست كرده بود دیگه نمیشد كاریش كرد
كاش حداقل یه ربطی به م.مه داشت
(sm2)