ریدین به تاپیک(sm25)
نمایش نسخه قابل چاپ
ریدین به تاپیک(sm25)
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
تو بخورش حالا...(sm98)نقل قول:
نوشته اصلی توسط daniyal [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
(sm25)(sm25)(sm25)
تو بگو اول شب بوده یا روز تا بهت بگم(sm70)نقل قول:
نوشته اصلی توسط pirana [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
حالا چرا دختر لِنتی؟نقل قول:
میگم جورـه بگو چشم (sm142)
دست بجنبون اون بچه دختردایی میخواد (sm59)
بابام زمان شاه ديپلم گرفته زيرش نوشتن:
" به پاس تلاش و مجاهـدت ١٢ ساله تان براى كسب علم و دانش اين تصديق به شما اهدا ميگردد تا هم از مزاياى قانونى آن بهره مند شويد و هم نقشى در عمران و آبادانى ميهن عزيزمان ايران ايفا كنيد"
حالا من رفتم ليسانس مهندسى گرفتم( خير سرم) زيرش نوشتن:
"اين مدرك بنا به درخواست نامبرده صادر گرديده و هـيچگونه ارزش قانونى ديگرى ندارد"
یارو , تو جبهه ميره پشت خاكريز دستشويي کنه..
تو همون حالت ميبينه دو تا خانم زیبا با لباس سفید اومدن دو طرفشو گرفتن و دارن ميبرنش بالا
ميگه اتفاقي افتاده خواهرا ؟؟
.
.
.
.
ميگن : رو مين ريدي برادر
علم بهتر است یا ثروت؟
«جیمزواتسون» بدلیل مشکلات مالی جایزه نوبل خود را به حراج میگذارد.
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
مردی نفس زنان به یک راهبه رسید و بریده بریده پرسید میشه لطفا زیر دامن تون قایم بشم ، بعد براتون توضیح میدم.
راهبه پذیرفت. یک دقیقه بعد ، دو تا پلیس نفس زنان به راهبه رسیدن و از اون پرسیدن که آیا سربازی رو در حال عبور از اینجا دیده یا نه؟
راهبه جواب داد آره، از اون طرف رفت.
وقتی که اون دو تا پلیس دور شدند سرباز از زیر دامن راهبه بیرون اومد و گفت، نمیدونم با چه زبانی از شما تشکر کنم ، خواهر روحانی.
جریان اینه که من نمیخوام به افغانستان برم.
راهبه جواب داد: من کاملا درک میکنم.
سرباز ادامه داد: ببخشید، امیدوارم بی ادبی نباشه ولی شما پاهای خیلی قشنگی دارید.
راهبه جواب داد: اگه شما کمی بالاتر رو نگاه کرده بودید یک جفت تخم هم میدیدید ، آخه من هم نمیخوام به افغانستان برم...
آتی مخاطب خاصش زنگ زده با گریه میگه :
پویا میخوان منو از تو جدا کنن ،
داره واسم خواستگار میاد !
پویا نمیدونم قراره چی بشه ؟!
وااااای خدای من اگه جوابم مثبت باشه چی ؟
هیچوقت خودمو نمیبخشم !
من (sm178)
خواستگار (sm77)
اسماعیل فلاح خبرنگار اعزامی صدا و سیما(sm98)
نوید (sm25)
مجتبی (sm81)
احسان (sm86)
حتی دانیال (sm91)
امیر بچه ها فیـــ.لترینک هوشمند شروع شده حواستون باشه در بروی خواستگاراتون بسته نشه
# جنبه (sm10)