××× بـــــا جــنبـه هـــا ×××

خیلی نامردین
هندونه رو میشه دید و تحمل کرد
شربت آلبالو رو چیکار کنم (sm81)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط penhold [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

خیلی نامردین
هندونه رو میشه دید و تحمل کرد
شربت آلبالو رو چیکار کنم (sm81)

---

4 ساعت صبر کن (sm81)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Hadi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

4 ساعت صبر کن (sm81)

---

وقتی شربت آلبالو رو دیدم تشنگیم بیشتر شد (sm81)

خوبه صابر خیالش راحت شد که دیگه تبعیدی اینجا نداره (sm120)
منم که مثه جزامی ها شدم اینجا (sm120)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط special [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

رک بگم نکردی توش پرید (sm81)
اگه کرده بودی توش الان وابسته شده بودن بهت نمیپرید(sm81)(sm2)
گفتی صحنه یاد یه چیز افتادم....همین عید امسال اومدم اونورا یه روز رفتیم صحنه فکر کنم 9 فروردین بود بعد من طبق عادتم یه تیکه انداختم به 2 نفر که پیاده بودن داشتن میخندیدن طرفای همون دربند صحنه آقا نگو یه دفعه یه ماشین افتاد دنبالمون اصلا یه وضعی بعد دیدم ماشین پلیسه اومد گیر داد چرا مزاحم دختر مردم شدی (sm30) حالا ما مزاحمت چیه یه کلمه فقط حرف زدم باهاش گفت نباید حرف میزدی از این خزعبلات (sm2) خلاصه این دوستم درستش کرد گفت بابا این مسافره اولین بارشه اومده کرمانشاه فکر کرده اینجا شبیه تهرانه اینا تا بالاخره جمع شد ولمون کرد بریم...(sm120)

---

(sm98)
نه بابا امتحانشون کرده بودم صد بار اینا اهل این برنامه ها نبودن(sm39) هر کدوم فک کنم 2 سال باهام بودن البته نه همزمان با دوتاشون باشم

از این اواخر گیر داده بود بیا خواستگاریم و من تورو میخوام و ازین حرفا منم گفتم صبر کن خواستگار بچه پولدار از همون صحنه براش پیداشد اومد کرمانشاه بم گفت

هر چقدر بخوای صبر میکنم باباش نزاشت دوتا داداش داشت حروم زاده ها زیر پاش نشستن ازدواج کرد و رفت (sm81)(sm86)

البته زیادم موقعیت نداشت بیاد بیرون همدیگرو ببینیم منم چند بار رفتم صحنه میگفت نمیشه اینجا همه همدیگرو میشناسن

یه بار دیگه ام با یه پیرمرد عملی لاشی دعوا کردم محرم پارسال بود تو همون صحنه آخه بگو به تو چه پیرمرد خرفت (sm89)

------------------------------------------------------

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط penhold [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

خوبه صابر خیالش راحت شد که دیگه تبعیدی اینجا نداره (sm120)
منم که مثه جزامی ها شدم اینجا (sm120)

---

جزامی چیه(sm120) ....خیلی هم از خداشونم باشه تو اینجا باشی (sm50)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط special [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

رک بگم نکردی توش پرید (sm81)
اگه کرده بودی توش الان وابسته شده بودن بهت نمیپرید(sm81)(sm2)
گفتی صحنه یاد یه چیز افتادم....همین عید امسال اومدم اونورا یه روز رفتیم صحنه فکر کنم 9 فروردین بود بعد من طبق عادتم یه تیکه انداختم به 2 نفر که پیاده بودن داشتن میخندیدن طرفای همون دربند صحنه آقا نگو یه دفعه یه ماشین افتاد دنبالمون اصلا یه وضعی بعد دیدم ماشین پلیسه اومد گیر داد چرا مزاحم دختر مردم شدی (sm30) حالا ما مزاحمت چیه یه کلمه فقط حرف زدم باهاش گفت نباید حرف میزدی از این خزعبلات (sm2) خلاصه این دوستم درستش کرد گفت بابا این مسافره اولین بارشه اومده کرمانشاه فکر کرده اینجا شبیه تهرانه اینا تا بالاخره جمع شد ولمون کرد بریم...(sm120)

---

شهرستان نمیشه به کسی حرف زد یا ازین کارا کرد تعصب دارن مخصوصا صحنه (sm50)

تو قلب من یه امپراطوره (sm50)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Hadi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

(sm98)
نه بابا امتحانشون کرده بودم صد بار اینا اهل این برنامه ها نبودن(sm39) هر کدوم فک کنم 2 سال باهام بودن البته نه همزمان با دوتاشون باشم

از این اواخر گیر داده بود بیا خواستگاریم و من تورو میخوام و ازین حرفا منم گفتم صبر کن خواستگار بچه پولدار از همون صحنه براش پیداشد اومد کرمانشاه بم گفت

هر چقدر بخوای صبر میکنم باباش نزاشت دوتا داداش داشت حروم زاده ها زیر پاش نشستن ازدواج کرد و رفت (sm81)(sm86)

البته زیادم موقعیت نداشت بیاد بیرون همدیگرو ببینیم منم چند بار رفتم صحنه میگفت نمیشه اینجا همه همدیگرو میشناسن

یه بار دیگه ام با یه پیرمرد عملی لاشی دعوا کردم محرم پارسال بود تو همون صحنه آخه بگو به تو چه پیرمرد خرفت (sm89)

------------------------------------------------------

---

پول همیشه حرف اول میزنه (sm50)

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Hadi [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

شهرستان نمیشه به کسی حرف زد یا ازین کارا کرد تعصب دارن مخصوصا صحنه (sm50)

---

(sm120) آره خیلی بی خوده اینطوری

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط special [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

---

آقای اسپیشال عزیز تو نمیگی من اینا رو میبینم راس میکنم؟؟؟؟(sm39)(sm2)