صفحه 2823 از 8550 نخستنخست ... 182323232723277328132821282228232824282528332873292333233823 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از 28,221 به 28,230 از 85499

موضوع: امیـر بی گزند محسن چاوشی بهترین آلبوم سال

  1. #28221
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    20,901
    تشکر
    114
    تشکر شده : 159
    نقل قول نوشته اصلی توسط Hadi نمایش پست ها
    آموزشیم تو کرمانشاه بودم هوانیروز یه باغ داشت تو قسمت خونه سازمانیا پر از میوه بود بعدازظهرا حمله میکردیم اونجا وای چقدر حال میکردیم تو آموزشی میوه هم فراوان

    کم مونده بود شاخه درختارو هم بخوریم دخترا میومدن رد میشدن خر کیف میشدیم میگفتیم چه موجودات نازی هستن اینا
    هادی یادته اولین روز مرخصی اموزشی ادما برات یه جوری بودن
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


  2. #28222
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    26,224
    تشکر
    93
    تشکر شده : 559
    منتظر اپیزود 9
    من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده ام

    حبس از کجا ؟ من از کجا ؟ مال که را دزدیده ام ؟


  3. #28223
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    نوشته ها
    42,001
    تشکر
    413
    تشکر شده : 3,741
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehdi نمایش پست ها
    زر نزن من هر وقت دلم می خواست خونه بودم پنج شنبخه و جمعه کلا خونه بودم عاشورا و تاسوعا خونه بودم کلا هر وقت حوصله ام سر میرفت ساعت می گرفتم می رفتم بیرون می گشتم یعنی کلا مناسبت ها رو خونه بودم خدمت تو مزخرف ابله
    خدمتم بخور بخواب بود از اول تا آخر پشت کامپیوتر

    فرماندم فرمانده قرارگاه هم بود مرخصی دست خودمون بود


    • اوایل دو ماه به دو ماه استحقاقی میرفتم اواخر یک ماه یک ماه



  4. #28224
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    34,385
    تشکر
    6,995
    تشکر شده : 22,842
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehdi نمایش پست ها
    هادی یادته اولین روز مرخصی اموزشی ادما برات یه جوری بودن
    آره واقعا یادمه شخصیا رو میدیدم حسرت میخوردم ولی دخترا رو میدیدم یه خورده برام عجیب بودن


  5. #28225
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    34,385
    تشکر
    6,995
    تشکر شده : 22,842
    یه بار رفتیم رو درخت سیب دوتا دختر اومدن تیکه انداختن گفتن نگاه اینجا چقدر میمون ریخته


  6. #28226
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    20,901
    تشکر
    114
    تشکر شده : 159
    نقل قول نوشته اصلی توسط Allaxa نمایش پست ها
    خدمتم بخور بخواب بود از اول تا آخر پشت کامپیوتر

    فرماندم فرمانده قرارگاه هم بود مرخصی دست خودمون بود


    • اوایل دو ماه به دو ماه استحقاقی میرفتم اواخر یک ماه یک ماه
    منم کلا کار تایپ اینا رو میکردم کارای دادگستری و اینا تشویقی هم می گرفتم بگم سرت گیج میره کلا سرباز ستادی بودم
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


  7. #28227
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Jul 2011
    نوشته ها
    13,482
    تشکر
    29,192
    تشکر شده : 17,456
    @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

    در حال تبدیل . . .



    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]

  8. کاربر مقابل از Saber عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  9. #28228
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    20,901
    تشکر
    114
    تشکر شده : 159
    نقل قول نوشته اصلی توسط Hadi نمایش پست ها
    آره واقعا یادمه شخصیا رو میدیدم حسرت میخوردم ولی دخترا رو میدیدم یه خورده برام عجیب بودن
    چه نگاهی می کردن به ادم انگار از غار اومدیم
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


  10. #28229
    حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Apr 2011
    نوشته ها
    20,901
    تشکر
    114
    تشکر شده : 159
    نقل قول نوشته اصلی توسط Hadi نمایش پست ها
    یه بار رفتیم رو درخت سیب دوتا دختر اومدن تیکه انداختن گفتن نگاه اینجا چقدر میمون ریخته
    تو چرا این رو میگی یادمه موقع برگشتن به اداره اون بالا یه خوابگا دانشجویی دخترونه بودم هادی هر چی بگم کم گفتم بستنی گرفته بودم داشتم می خوردم دختر برگشته بم میگه سرباز هم بستنی می خوره
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
    [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]


  11. #28230
    فوق حرفه ای
    تاریخ عضویت
    Aug 2012
    نوشته ها
    42,001
    تشکر
    413
    تشکر شده : 3,741
    نقل قول نوشته اصلی توسط Mehdi نمایش پست ها
    منم کلا کار تایپ اینا رو میکردم کارای دادگستری و اینا تشویقی هم می گرفتم بگم سرت گیج میره کلا سرباز ستادی بودم
    در کل پادشاهی بود به نظرم رئیسم رئیس آموزش بود توبیخ میزدیم برای کادریها بخاطر ضعف آموزش
    ینی کافی بود چن کلمه تو گوش رئیسمون صحبت کنیم توبیخ بخوره تو سر یارو


صفحه 2823 از 8550 نخستنخست ... 182323232723277328132821282228232824282528332873292333233823 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 8 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 8 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •