به هر نظر بت ما جلوه میکند لیکن
کس این کرشمه نبیند که من همی نگرم ...![]()
به هر نظر بت ما جلوه میکند لیکن
کس این کرشمه نبیند که من همی نگرم ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
کرشمه ای کن و بازار ساحری بشکن
به غمزه رونق و ناموس سامری بشکن ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
به باد ده سر و دستار عالمی یعنی
کلاه گوشه به آیین سروری بشکن ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
به چه مانند کنم در همه آفاق تو را
کان چه در وهم من آید تو آز آن خوبتری ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
گفتم از دست غمت سر به جهان دربنهم
نتوانم که به هر جا بروم در نظری ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار
چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت
یا رب از مادر گیتی به چه طالع زادم ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
تا شدم حلقه به گوش در میخانه ی عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)