23 ماه خدمت کردم به این مملکت 18 ماهش تو قزلحصار بودم
23 ماه خدمت کردم به این مملکت 18 ماهش تو قزلحصار بودم
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
اونجا جیره غذایی کم بود تو آموزشی بعد واقعا غذای اونجا هم با پادگانای دیگه خیلی فرق داشت یعنی خیلی خوب بود
ساعت 10 صبح میومدن از آشپزخانه میگفتن چند نفرو بدین واسه کمک خورد کردن مرغ و گوشت و ازین چیزا
منم که عشقم ازین چیزا بودذ مرغ رو بزارم رو تخته ضربه بزنم به دونیم مساوی تقسیم بشه و سر ظهرم غذای توپی بخورم![]()
مرغ سوخاری درست میکردن عین این گربه ها میرفتیم با آشپزه گرم میگرفتیممیگفتیم اگه کاری هست تا انجام بدیم اونم خودش میدونست ما چی میخوایم میگفت ظرف بیارین براتون بریزم
![]()
![]()
تو حمومشم خیلی خنده دار بود ساعت 3 بعدازظهر 10 دقیقه وقت داشتی بری تو حموم و بیای بیرون دیر میکردی با لگد درو باز میکردن دستتو باید میگرفتی جلوش تا دیده نشه![]()
من 16 سالم بود رفتم خدمت آموزشی که تموم شد انداختنم زندان اراک ، ونکی رییس زندان اراک گفت تو که هنوز سیبیل درنیاوردی به درد اینجا نمیخوری میفرستم یه جای بهتر دهن سرویس منو فرستاد قزلحصار
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
هادی بیا بخورش تا آروم شم![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
دوست داشتم تو همون جا خدمت کنمولی انداختنم تیپ 35 بدترین جا ... ن غذای خوبی ن میوه ای ن چیزی ... فقط آموزش
خربزه میاوردن تا حالا اونجور خربزه ای نخورده بودم انقد شیرین بود در حالی که سردمم نبود میمونست عین قند به هر نفر یه دونه میدان![]()
در حال حاضر 10 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 10 مهمان ها)