ترسیده ای؟
از كه؟
از جهان؟
من جهانت
از گرسنگی؟
من گندمت
از بیابان؟
من بارانت
از زمان؟
من كودكیت
از سرنوشت؟
من هم از سرنوشت می ترسم . . .
ترسیده ای؟
از كه؟
از جهان؟
من جهانت
از گرسنگی؟
من گندمت
از بیابان؟
من بارانت
از زمان؟
من كودكیت
از سرنوشت؟
من هم از سرنوشت می ترسم . . .
از دردهای کوچک آدم می نالد. وقتی ضربه سهمگین باشد، آدم لال می شود.
بومیان مریخ رسم جالبی دارند
زاده نمی شوند که نمیرند...
سر این سفره هنوزم یه نفر ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
یکی اینو ترجمه کنه
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اعجوبه ایه واسه خودشمثلاً میخواد بگه تشنمه آب بیار : ای ضعیفه ، عطش بر من چیره گشته است جرعه ای آب در جام بیاور تا آن را در گلویم بیفشانم
![]()
غرق آبیمو آب میجوییم
در وصالیمو بی خبر ز وصال...
تو فقط اشاره کن ...![]()
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
«محسن چاوشي» پسري جوان را از اعدام نجات داد!
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)