تورو از دور دلم دید اما نمیدونست چه سرابی دیده
تورو از دور دلم دید اما نمیدونست چه سرابی دیده
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
ای درس عشقت هر شبم تا روز تکرار آمده
ای روز من بی روی تو همچون شب تار آمده ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
درد وجودم را فقط همدرد می فهمد
صبر دلم را غالبا یک مرد می فهمد
صادق نبود و در وفاداری کم آوردم
یأس هدایت را سگ ولگرد می فهمد
در پشت در درمانده ام, از درد می لرزم
سوز نفس ها را هوای سرد می فهمد
در عین خودکامی گمان می کرد می مانم
آخر نفهمید و گمان می کرد می فهمد
برباد رفتن را به رسم برگ بادا باد
فصلی که جانم را به لب آورد می فهمد
با آنکه گیجم از سخن ها و پریشانم
گوشم اگر گوید بیا برگرد می فهمد
حسین آهنی
بچه ها اگه میخوایید یه آلبوم سنتی خوب گوش کنید حتما اینو بگیرید و گوش کنید
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
هرکجا رفتی و هرجا موندی منو بی خبر نذار از حالت
اگه تنها شدی و دلت گرفت خبرم کن که بیام دنبالت
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
سرعت شبانه 1.700 MB
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
تو به ارواح عمت خندیدی مرتیکه
دیوثا عینه مرغ رفتن کپیدن....
سره شبه تازه گلابیا
بخورشنوشته اصلی توسط D.SOL
تو به ارواح عمت خندیدی مرتیکه
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 16 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 16 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول