یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
داداشه حمید عسگریه؟
نه
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
آره اونم خوبهنوشته اصلی توسط Pacino
باباشه؟
هیچ نسبتی با اون مقوا نداره
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
نه تو دروغ میگی من قبول ندارم
دیوث اگه اون مقواست پس این چیه !
حتما دستمال سفره
خسته شدم خسته شدم از این شبهای انتظار
من موندمو سکوت و یک دل بیقرار
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]Atheist
در حال حاضر 27 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 27 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
