من از این حال بیکَسی سیرم ...![]()
من از این حال بیکَسی سیرم ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
چشم و لب های نیمه بازت را
ماهِ غرقابِ نور می بوسم
من زمینی،تو آسمانی را
از همین راه دور می بوسم...![]()
رفتن لیگ قهرمانان
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
وقتی من پات وایسادم منم بدون حق دارم
ولی کسی پای من واینستاد به جز شلوارم...![]()
قصه اونجا با مزه شد که از ما خسته شد...
هه...
قصه اونجا با مزه شد که از ما خسته شد...
هه...
فکر بلبل همه آن است که گل شد يارش
گل در انديشه که چون عشوه کند در کارش
دلربایی همه آن نيست که عاشق بکشند
خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش
جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زين تغابن که خزف میشکند بازارش
بلبل از فيض گل آموخت سخن ور نه نبود
اين همه قول و غزل تعبيه در منقارش
اي که در کوچه معشوقه ما میگذری
بر حذر باش که سر میشکند ديوارش
آن سفرکرده که صد قافله دل همره اوست
هر کجا هست خدايا به سلامت دارش
صحبت عافيتت گر چه خوش افتاد اي دل
جانب عشق عزيز است فرومگذارش
صوفی سرخوش از اين دست که کج کرد کلاه
به دو جام دگر آشفته شود دستارش
دل حافظ که به ديدار تو خوگر شده بود
نازپرورد وصال است مجو آزارش
![]()
بر خیز بتا بیا ز بهر دل ما
حل کن به جمال خویشتن مشکل ما
یک کوزه شراب تا بهم نوش کنیم
زان پیش که کوزه ها کنند از گل ما...
![]()
در حال حاضر 53 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 53 مهمان ها)