قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا ...![]()
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست
قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
من نگفتم شعر حافظ و سعدی و مولانا بده !
خوندنش هم که اشکالی نداره !
این که به یه آدمی که سی سال ساز " بیس " می زنه بگی لمپن این اشکال داره !
اگه آقای " محمد معتمدی " هم می خواست خودش شعر بنویسه چیزی بهتر از " ام شب و دی شب " در نمیومد !
و در آخر اینکه : کلا موسیقی ای که کلام داره به دو قسمت موسیقی و شعر تقسیم میشه ! محسن نامجو در مورد موسیقی شهرام شب پره صحبت کرد نه شعر !![]()
یار گلم ، یار گلم
ستاره ی قشنگ من
گوشه نشین بی صدا
دامن آفتاب رو بگیر
از دل شب بیرون بیا
یار درخشان گلم
گل عروس اسمون
تو حجله نیلی شب
بی نور و بی غزل نمون
یار گلم ، یار گلم
ستاره خورشید نشون
تیره نشو از سایه ها
شعله بزن روشن بمون
از چشم تاریکی نترس
وقتی میاد راه بزنه
چاله سیاه ترسشو
باز سر راهت بکَنه
کمون مهتاب رو بگیر
بشین رو اوج شب من
با تیر آفتاب چشات
عقاب چشماش رو بزن
بزار هوای صبح تو
به کوچه ما بزنه
مشعل رعنای تنت
طلسم نورو بشکنه
بذار یک چشمه روشنی
بجوشه تو غربت ما
یک کپه نور غنچه کنه
ته دل ترانه ها
در حال حاضر 38 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 38 مهمان ها)