میلاد عبدلملکی و بیاتیاتم بنویس
میلاد عبدلملکی و بیاتیاتم بنویس
من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده ام
حبس از کجا ؟ من از کجا ؟ مال که را دزدیده ام ؟
عطار وصف عشقت چون در عبارت آرد
زیرا که وصف عشقت اندر بیان نگنجد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
عااااااااااااااااااح
بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده ام
حبس از کجا ؟ من از کجا ؟ مال که را دزدیده ام ؟
کیارستمی
تاریخ سینما
گدار: سینما با کیارستمی به پایان رسید
بدرود بزرگترین
آهای عشق همیشگیم بیا به هم بگیم دوست دارمنوشته اصلی توسط Sajjad
آهای تو که تازگیا عشق من شدیا بیا به هم بگیم دوست دارم ... (علی عبدلمالکی)
***
من سردم تو سردی دل نیمه جونه
میسوزه میسازه درب و داغونه (پویا بیاتی)
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
آهای عشق همیشگیم بیا به هم بگیم دوست دارم
آهای تو که تازگیا عشق من شدیا بیا به هم بگیم دوست دارم ... (علی عبدلمالکی)
***
من سردم تو سردی دل نیمه جونه
میسوزه میسازه درب و داغونه (پویا بیاتی)دیوث این آواتارت یزدانی مانتو جلوباز پوشیده بردار چیه
من از برای مصلحت در حبس دنیا مانده ام
حبس از کجا ؟ من از کجا ؟ مال که را دزدیده ام ؟
دستش رو گرفته جلوش رو پوشونده رعایت کرده شعونات رو
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
به گرد دل همی گردی چه خواهی کرد میدانم
چه خواهی کرد دل را خون رخ را زرد میدانم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
یکی بازی برآوردی که رخت دل همه بردی
چه خواهی بعد از این بازی دگر آورد میدانم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
به حق اشک گرم من به حق آه سرد من
که گرمم پرس چون بینی که گرم از سرد میدانم ...
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 29 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 29 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول