شیره های کاتالان بهش ساخته
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
علي پروين خطاب به روحاني : پونصد ميليون واس فوتبال کنار بزار حسن آقا
عاشقتم![]()
به چشات خلاصه میشه
آخرین راه نجاتم ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
كوچيك كه بودم، بچه كه بوديم دنيا اين شكلي نبود! همه چي فرق داشت! همه ي دنيامون كوچه مون بود! كوچه اي كه سر تا تهش كلن دو تا ماشين پارك مي شد و با اين كه يه جوب از وسطش رد مي شد جون مي داد واسه گل كوچيك و هفت سنگ و گرگم به هوا! من اونوقتا عاشق فرفره بودم! يادمه يه سر ظهر ده تومن از بايام كه تازه برگشته بود مرخصي از جبهه گرفتم و چند ورق كاغذ رنگي و چوب حصير و سوزن ته گرد خريدم تا عصر با دختر خاله هام كلي فرفره ساختيم! آبي، قرمز، سبز، زرد... بعدشم همشونو فرو كردم تو يه جعبه ي مقواييِ خاليِ برعكس، بردم پارك سر كوچه ي پدربزرگم نشستم به فروختنشون دونه اي پنج زار و يه تومن! شب كه شد فرفره هامم تموم شده بودن و وقتي برگشتم خونه با دختر خاله ها و مامانم نشستم پولا رو شمردم دقيقن ده تومن كاسب شده بودم! اون شب همه به من خنديدن به خاطر اون همه زحمت و ير به ير شدنم! اما من همون موقع هم مي دونستم كه بهترين روز زندگيمو پشت سر گذاشتم و دلم قنج مي رفت از اين كه اون فرفره ها چند تا هم سن و سال خودمو واداركرده به دوييدن و رقص با باد و كيف كردن از چرخ پره هاي رنگي فرفره ها لا به لاي خنده هاي بي تكرارشون! چند تاشون حال منو فهميده بودن؟
.
عشق پونزده سالگي روايت همون روزهاست كه هنوز هم ادامه دارن و همين امشب هم منتشر شده با صداي رضايزداني كه رفيقه و ملودي زيباي عليرضاافكاري كه اولين تجربه ي همكاري ماست و تنظيم سعيدزماني كه بسيار خوش سليقه ست توي كارش. بشنويد و از خاطره هايي كه تا حالا جايي نگفتين تو كامنت ها پرده برداري كنيد... از بچگي بگين و روزاي بي نظيري كه گذشت... تك تكشونو مي خونم!
.
پانوشت اينكه جالبه ترك با اسم عشق پونزده سالگي مجوز نتونسته بگيره و كاورو خط خطي ملاحظه مي فرماييد كه خداي نكرده كلمه ي عشق تحريكتون نكنه!
.
مي تونيد همين حالا عشق پونزده سالگي رو از سايت هاي معتبر موزيك و همينطور كانال تلگرام مهدي ايوبي دانلود كنيد و بشنويد
مهدی ایوبی ...
ویرایش توسط Milik : 06-20-2017 در ساعت 10:14 AM
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
⌘ ℳᴇʜʀᴅᴀᴅ ⊞ ՏᴀH̶ ᴇß ⌘
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
⌘ ℳᴇʜʀᴅᴀᴅ ⊞ ՏᴀH̶ ᴇß ⌘
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
دنیا قدِ کوچمون بود ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 6 مهمان ها)