که عشق روی گل با ما چه ها کرد![]()
⌘ ℳᴇʜʀᴅᴀᴅ ⊞ ՏᴀH̶ ᴇß ⌘
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
هى هوا بدتر شد
مسيرا تاريكن
من نمی دونم برم یا بمونم کاری کرد
چشم تو داغون شم هدف بارون شم ...
نوشته های بالا به چه معناست ؟ (عدم پاسخ نمره ی منفی نخواهد داشت)
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
صدای شغال هم میاد تو کار ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
خاموش کردم توی لیوانت خدایم را![]()
⌘ ℳᴇʜʀᴅᴀᴅ ⊞ ՏᴀH̶ ᴇß ⌘
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
این سرنوشت توست کسی مثل هیچ کس
اصلاً تو آمدی که بمیری . همین و بس !![]()
⠀⠀⠀⠀⠀⠀
⠀⠀⠀⠀⠀⠀
⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
فراموش ميشوي گوي که هرگز نبودهاي⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀ ⠀⠀⠀⠀
⠀⠀⠀⠀⠀⠀
⠀⠀⠀⠀⠀⠀
دریا نبودم امّا توفان سرشت من بود
گرداب خویش گشتن در سرنوشت من بود
چون موج در تلاطم در ورطه زنده بودن
هم سرنوشت من بود هم درسرشت من بود
تعلیق اگرچه سخت است امّا گریختم من
از خویشتن که با خود برزخ بهشت من بود
تنها نه خود در افلاک بر خاک هم همیشه
از میوههای ممنوع، عصیان خورشت من بود
ناچار ساختم با هر دو که عقل و عشقم
چون پرّو پای طاووس زیبا و زشت من بود
جز سرنوشت محتوم در وی ندیدم. آری،
در پیری و جوانی آیینه، خشت من بود
خونم اگر نبارید، شعر تری نرویید
در دیمزار عمرم این کار و کشت من بود ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
در حال حاضر 7 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 7 مهمان ها)