ممد معتمدی میخواست سلطان کنسرت رو معرفی کنه تا معرفی نکنه آروم نگیگیگیره و حالا کلیپ گدا سیمایی ساخته تو زورخونه فریاااد میزنه رای بدین ...
ممد معتمدی میخواست سلطان کنسرت رو معرفی کنه تا معرفی نکنه آروم نگیگیگیره و حالا کلیپ گدا سیمایی ساخته تو زورخونه فریاااد میزنه رای بدین ...
سر رو پای مادرم
در رو زدم محکم
یهو نگاش کردم
چیزی نیست آروم باش ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
باورش می کردم با اینکه هر بار محکم تر از قبل می کوبیدن به در
باورش می کردم ، دستهای گرمش زخم هامو بستن ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
توی آخرین جنگ خورشید و سرخی
طلای لبخندم شد غروب رنج
مادرم که غیب شد درب رو شکستن ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
داد زدم دستای ما آلوده به قتلن
سوزش سرنگ حس کردم تو دستم ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
من افسرده نیستم ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
@[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] @[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
و بقیه دوستان ...
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
آمد بهار جانها ای شاخ تر برقصا![]()
چه بگویم نگفته هم پیداست/غم این دل مگر یکی و دو تاست...
به همین راحتی اقامت میدن ...
در حال حاضر 20 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 20 مهمان ها)