نبینم غمتو آبجی !!! اتفاقی افتاده ؟نوشته اصلی توسط mali68
واقعیش نه الکیش توپ توپم
نبینم غمتو آبجی !!! اتفاقی افتاده ؟واقعیش نه الکیش توپ توپم
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
از شانس شخمیه من بزنه و زنگ نزنهنه خوب بود این سری! خیلی خوب...
مهم اینه حالا دیگه کارتُ انجام دادی تو دیگه بابت هر پیش امدی سرزنش نمیکنی خودتُ30 تومن رفت تو پاچم امشب
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
نه..ولی از من اینو داشته باش..قدر اونی که دوسش داریو بدون..نبینم غمتو آبجی !!! اتفاقی افتاده ؟
قدرشو می دونم که انقدر به خاطرش به آب و آتیش میزنم !نه..ولی از من اینو داشته باش..قدر اونی که دوسش داریو بدون..
لااقل خدا کنه بدون دارم چه رنجی میبرم
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
هر چی کردی واسه خودت بوده واسه ارامشت!بقیش خیلی مهم نیستاز شانس شخمیه من بزنه و زنگ نزنه
خوش باشی همیشهقدرشو می دونم که انقدر به خاطرش به آب و آتیش میزنم !
لااقل خدا کنه بدون دارم چه رنجی میبرم
برام مهم نیست که دیگه صدای قلبم چی میگههر چی کردی واسه خودت بوده واسه ارامشت!بقیش خیلی مهم نیست
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
سکوت صدا خواب بیداری..باور کن بعضی وقتها مردن هم مرا به یاد تو می اندازد
ممنون آبجی مَلی ! تو هم همینطور ! امیدوارم همیشه شاد و موفق باشی
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
بهتر از پاکیه بی احساسه ، عشقِ یه فاحشه بعد ِ بکارت
تاریکی از نور بهتره ، وقتی خورشید قاتل محضه ستارست
خیلی وقتا همین بوده واقعیت همینه که بدی خوبه
از فردای کسی حرف نزن تا خبر نداری از دیروزش
در حال حاضر 30 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 30 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
