من همون جزیره بودم
خاکی و صمیمی و گرم
واسه عشق بازی موجا
قامتم یه بستر گرم
یه عزیز دردونه بودم
پیشه چشم خیسه موجها
یه نگین سبز خالص ،
توی انگشتر دریا ...
تا که یک روز تو رسیدی
توی قلبم پا گذاشتی
غصه های عاشقی رو
تو وجودم جا گذاشتی
زیر رگبار نگاهت
دلم انگار زیرو رو شد
برای داشتن عشقت
همه جونم آرزو شد
تا نفس کشیدی انگار
نفسم برید تو سینه
ابر و باد و دریا گفتن
حس عاشقی همینه
این سیروس نمیدونه همچین طرفداری داره ؟نوشته اصلی توسط Chavosh
سینا تا اشترم نیس این سیروس سلیمی رو اپ کن
این سیروس نمیدونه همچین طرفداری داره ؟من از موسیقی خوب حمایت میکنم حمایتم اینه که اونو دانلود میکنم
حالا اینقد از این سیروست تعریف میکنی ، یه اهنگشو بده بینیم بگوشیم
تماشای امینیان رو دیلیت می کنه بعد می ره علیرضا روزگار بیا به هم بگیم بیلاخ گوش می کنه
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]حالا اینقد از این سیروست تعریف میکنی ، یه اهنگشو بده بینیم بگوشیم
این دیگه کیه ؟
بیا ره توشه برداریم
قدم در راه بگذاریم
کجا!؟
هرجا که اینجا نیست...
من اینجا از نوازش نیز چون آزار ترسانم
ز سیلی زن، ز سیلی خور
وزین تصویر بر دیوار ترسانم
واژه آقا رو سجاد فنلاندی وارد ادبیات فروم کرد
آقا کیه ؟
این دیگه کیه ؟
در حال حاضر 34 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 34 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
پاسخ با نقل قول
