چه گرمی ، چه خوبی ، شرابی ؟ چه هستی ؟
بهاری ؟ گلی ؟ ماهتابی ؟ چه هستی ؟
چه هستی كه آتش به جانم كشیدی ؟
سرود خوشی ؟ شعر نابی ؟ چه هستی ؟
چه شیرین نشستی به تخت وجودم
خدا را ، غمی ؟ التهابی ، چه هستی ؟
فروغی كه از چشم من می گریزی ؟
و یا ای همه خوب ، خوابی ؟ چه هستی ؟
شدم شاد تا خنده كردی به رویم
تو بخت منی ؟ ماهتابی ؟ چه هستی ؟
لب تشنه ام از تو كامی نگیرد
فریبی ؟ دروغی ؟ سرابی ؟ چه هستی ؟
تو از دختران ترنج طلایی ؟
و یا از پـی های آبی چـه هستـی ؟
تـرا از تو می پرسم از خـوب خاموش
چــه هستی ؟ خـدا را جوابی ؟ چه هستی ؟
شبتون شکلاتی
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
وخت صدور عشق از قول من بگین منصف شدن ریاست![]()
هفته های تلخ من بوی تنهایی میدن ... نمیدون که یهو چرا .. . . .![]()
هرکه او بیدارتر پر دردتر....
در حال حاضر 14 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 14 مهمان ها)