آخر این جاده منتظرت میشم، جاده ای مه آلود، در پگاه اولین روز زمستان، در میان برف های ریز و یکریز، با چمدانی پر از خاطرات...
suitcase playing
این یک پیپ نیست
______________
آمد و روبرویم ایستاد،چشمهایش را بست،بعد پلکش را آرام باز کرد و به بالا نگاه کرد، سفیدی چشم هایش از سفیدی برف ها یکدست تر و سبکتر بود، بعد سیاهی چشم هایش را دوخت به من...
گفت دوستم داری؟
گفتم همیشه دوستت داشته ام
گفت فقط و فقط من را دوست داری؟
گفتم فقط و فقط تو را دوست دارم
گفت دروغ میگویی
گفتم راست میگویی
آن وقت راهش را کشید و رفت حالا من ایستاده ام اینجا، منتظر دختری که درک کند یک عاشق دوست ندارد هرگز روی حرف معشوقش حرفی بزند، این مساله ی خیلی مهمی است که دخترها نمیتوانند به راحتی درکش کنند
عاشقی که دوست دارد وقتی معشوقش میگوید دروغ میگویی،دروغ گفته باشد.
از کتاب "دخترها به راحتینمی توانند درکش کنند"پوریا عالمی
ویرایش توسط sweetdream : 06-04-2015 در ساعت 02:34 PM
این یک پیپ نیست
______________
تلفن: دور گو
این خانه هم سیاه است
سوییت دریم با این اواتار فک میکنم اکبری
اشترم در چه حالهپیرمرده تو سخنرانی اغا رو داشتی
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
اینو دیده بودید ؟ :/
در حال حاضر 14 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 14 مهمان ها)