فرشاد خشنود (باکتری خان)
شب، خسته بود ار درنگ سیاهش
من، سایه ام را به میخانه بردم
هی ریختم خورد هی ریخت خوردم
هی ریختم خورد هی ریخت خوردم...
![]()
اکبر اگه مسلمون نیستی نفرست
با جرعه و جام های پیاپی
من سایه ام را چو خود مست كردم
همراه آن لحظه های گریزان
از كوچه پس كوچه ها بازگشتم
با سایه ی خسته و مستم ، افتان خیزان
مستیم ، مستیم ، مستیم
مستیم و دانیم هستیم...
یه وقت فک نکنی دارم دروغ میگم بفرما
واسه چند نفرم اینجوریه عکس میزاری باز نمیشه Copy Image نزن
![]()
رضا گت مگ چیه دیگه ..
⌘ ℳᴇʜʀᴅᴀᴅ ⊞ ՏᴀH̶ ᴇß ⌘
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...] ⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
[فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]⊞ [فقط کسانی که در سایت عضو شده اند قادر به مشاهده لینک ها هستند عضویت در سایت کمتر از 1 دقیقه ست. برای عضو شدن در سایت کلیک کنید...]
در حال حاضر 18 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 18 مهمان ها)