بگذار
راز چشم های دردمندت را تفسیر کنم
در مسیر کهکشان ها و ابرهای دلگیر
بگذار اسمان بگرید به سرنوشت من
بگذار دکمه های پیرهنت باز باشد
و نگذار روزه بمانم گرمی آغوشت را
بگذار
راز چشم های دردمندت را تفسیر کنم
در مسیر کهکشان ها و ابرهای دلگیر
بگذار اسمان بگرید به سرنوشت من
بگذار دکمه های پیرهنت باز باشد
و نگذار روزه بمانم گرمی آغوشت را
اگر آوازی نباشد شوق پروازی نخواهد بود
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...