من را دل سوزد و سینه تو را دامن ولی فرق است
که سوز از سوز و دود و از دود و درد از درد میدانم ...![]()
من را دل سوزد و سینه تو را دامن ولی فرق است
که سوز از سوز و دود و از دود و درد از درد میدانم ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
به دل گویم که چون مردم صبوری کن
دلم گوید نه مردم نی زن که ار از غم ز زن تا مرد میدانم ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
دلا چون گرد برخیزی ز هر بادی
نمی گفتی که از مردی برآوردن ز دریا گرد میدانم ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
جانا ز فراق تو این محنت جان تا کی
دل در غم عشق تو رسوای جهان تا کی ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو
بر بوی وصال تو دل بر سر جان تا کی ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
لا الی حی الله ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
نامد گه آن آخر کز پرده برون آیی
آن روی بدان خوبی در پرده نهان تا کی ...![]()
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
میلاد شهاب اکبری پرسش و پاسخ گذاشته سوالی نداری؟![]()
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
ژان لوک گدار : سینما با گریفیث شروع شد و با کیارستمی به پایان رسید.
در حال حاضر 32 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 32 مهمان ها)