مست و خراب حال امشب من
اخرین سنگر سکوته...
امشب ز فراق دوست خوابم نبرد
هم دل به سوی شمع و کتابم نبرداز بس که دو دیده آب حسرت بارد
بیدار نشستهام که آبم نبرد ...
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
![]()
در حال حاضر 9 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 9 مهمان ها)