عاقا تبریک میگم ، ولی توی این دوره از مسابقات واقعا جای ابروهای امیر غفور خیلی خالی هستش
عاقا تبریک میگم ، ولی توی این دوره از مسابقات واقعا جای ابروهای امیر غفور خیلی خالی هستش
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
کم بد نیستم کلا تیکه کلاممه ، ولی خو یخورده مشکل اینا پیش اومده الان واقعا کم بد نیستمَمنوشته اصلی توسط azade
چرا کم بد نیستی!!
خدانکنه بد باشی..
روزگارت طلایی ♥ ♡
وای منطقه جدید همکارای خشک :| اصن یه وضی =)) رئیس اجازه نمیده کارمنداش بگو بخند داشته باشن :|
روز اول 30 مین توی اتاقش بودم سه بار با دوربین کارمندارو چک کرد :|
توی اداره قبلی بیشتر مراجعه کننده هارو میشناختم
هتل دارا
ملک های تجاری
بیش از 20 سال بود که توی اون منطقه بودم
همکارم میگف خوب میشناسی همه رو
ولی جای جدید اصلا کسیُ نمیشناسم : )) راهمم دور شده : (
ولی خوبیش اینه اینجا تا 2:30 بیشتر سر کار نیستم بعدش تعطیل ^_^
صابر خلاصه اصن بد وضعی شده : ))
بدتر اینکه پیمانکاری که تو اداره قبلی کنارم بود داره اونم میاد اینجا :| یه زن 45 ساله کلیپس
فدای تو
همیشه تغییر مکان اولش سخته درک میکنم ، ولی یخورده بمونی زود عادت میکنی دوباره واست عادی میشه ، نگران نباش.
ایشالله اینجا هم تو کارت موفق میشی.
عوضش اون همکار هیزت اونجا نیست راحت تری .
تو که زودتر میای خونه ، پس چرا وقت نمیکنی بیای نت به ما بسری؟
خخخخخخخخخ ینی با 45 سال سن کلیپس میزنه؟
هِمَــــتی کُــن با ایـن زردِ شُمــــالی . . .
صـــابــــر جــــآن امــیــدوارم زودتر خوبِ خوب باشی...کم بد نیستم کلا تیکه کلاممه ، ولی خو یخورده مشکل اینا پیش اومده الان واقعا کم بد نیستمَم
فدای تو
همیشه تغییر مکان اولش سخته درک میکنم ، ولی یخورده بمونی زود عادت میکنی دوباره واست عادی میشه ، نگران نباش.
ایشالله اینجا هم تو کارت موفق میشی.
عوضش اون همکار هیزت اونجا نیست راحت تری .
تو که زودتر میای خونه ، پس چرا وقت نمیکنی بیای نت به ما بسری؟
خخخخخخخخخ ینی با 45 سال سن کلیپس میزنه؟
اره واقعا یعنی حساب کن رئیس یه روز اومده بود دید کارمندش مراجعه کننده خانم داشت از دور نگاه میکرد و به همکارمون میگفت آقای فلانی استعداد عجیبی در هیز بودن داره : ))
باور نمیکنی همش کمبود خواب دارم
میام میخوابم
اره مامانش کبدش ناراحت بوده قبل از فوت مامانش میره آرایشگاه موهاشو بلوند میکنه ما که ندیده بودیمش مرخصی بود 5 روز رفته بود همدان پیش مامانش وقتی برگشت که مامانش فوت کرده بود
من حس کردم از عروسی برگشته تا از ختم مامانش : ))
یه خانم چاق همراه باکلیپس و موهای بلوند
بدبختی اینه داره میاد پیش ما دوباره
مملکت نیست که باغ وحش نوابغ است
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
جالبه به اطلاعتون برسونم بعد از این برد که گ.اییده شدیم و بردیم، باز هم سومیم. آخه این چه ورزشیه؟ خدایا بیا منو بکش راحت بشم. دیگه طاقت ندارم
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
من دیگه والیبال نمی بینم. مسخره کردن مارو. اولش سوم بودیم. قهرمان المپیک رو بردیم،بعد قهرمان لیگ جهانی رو، بعد قهرمان جهان رو. ولی باز سومیم
هیچکی مثل موسیقی آدم رو درک نمیکنه..هیچکی
ای وای... خدایش بیامرزادمرگ پدربزرگ 1 تیر 1394
شروع تابستون رویایی منخیلی متاسفم شدم... تسلیت
نگران باش حل نمیشهای وای... خدایش بیامرزاد
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
عرض کردم با اصلاحاتدهنت سرویس
رفتم مرا ببخش
یکی هم بود
که پنجره جمع میکرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
