بهار تو مرده دلت چقدر خوشهنوشته اصلی توسط Rasool24
محسن چاوشی - پرنده ی غمگین
بهار تو مرده دلت چقدر خوشهمحسن چاوشی - پرنده ی غمگین
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
بهار تو مرده دلت چقدر خوشه
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
هر روز عمرم از دیروز بدتره
عمری که هرنفس بی غم نمیگذره
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
حتی به خوابم روز خوش ندیدم
بپرس از این چشما که خواب کرده
منتظر کدوم خوشی بمونم
دنیا مگه چی داشت و رو نکرده
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
یادت باشه منتظر اونکه میگه دردتو میدونه نشی
حرفاشو باور نکنی هر کی میاد نمک به زخمت میزنه
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
ساده ی دل داده ی من گول نخوری دوباره دیوونه نشی
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
خیال نمیکرد دلم که بیخیال من بشی
اما تو بیخیالی و مهال مال من بشی
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
فکر نمی کردم که یه روز اینجوری تحقیر بشم
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
دلی غمگین تر از دل من هم مگه هستفکر نمی کردم که یه روز اینجوری تحقیر بشم
تو نشون من بده دل غمگین مگه هست
یکی هم بود
که پنجره جمع می‌کرد
تا آسمانِ بیشتری داشته باشد ...
بخون امشب تا منم بتونم گریه کنم
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
در حال حاضر 6 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 6 مهمان ها)
مجوز های ارسال و ویرایش
